بیداد در خانه ویرانه ام!
" سعادت " یک امر مطلق نی، بلکه نسبی بوده؛ که بازتاب تکاپو و تلاش شریف و ارزشمند انسان های " شریف و شعور " مند ی را در گستره تاریخ بشریت به بازتاب نشسته است! این انسان ها ی آگاه و درد مند تاریخ بشری بوده اند که در پیوستگی و بازتاب از تکامل، و تعالی شخصیت ی نهاد خویش، و در پرتو از مسئولیت درد مندانه و شریف ی از " شعور و شرف " جوامع سعادت مند ی را در پروسه مبارزه پیگیر، و گاه خونین، به وادی سعادت هدایت نموده اند!. " سعادت و خیر "، مقوله های مترادف هم اند؛ و این مقوله ها بازتاب اکسیر عقلانیت و شرف در نهان فرد و جامعه میباشند! عقلانیت، وجدان، و شعور مند ی فرد و جامعه سالم و شریف، پیش شرط و لازمه اساسی نیل به جامعه توام با سعادت میباشد..!
تقدیم به روشن اندیشان دانشگاهی کشورم!
بنام خداوند " نور و هدایت"!
در افغانستان تا هم اکنون این استبداد بوده است که در تبانی با ارباب و ملا، برای خلق و جامعه تعیین تکلیف نموده اند. به گواهی تاریخ و عینیت های موجود در بتن جامعه و سیر تاریخ، چه « بد و ظالمانه » تعیین تکلیف که ننموده اند! در سطح ملی و بین المللی استبداد سیاه قبیله و طایفه، افسار به لجام مان زده، و فرهنگ خشونت و بیابان گردی را بر ما به تحمیل گرفته است؛ و در سطح خانه و منطقه، ملا و ارباب، فرهنگ " ارتجاعی " و " خان سالاری " را بر ما به دیکته پرداخته اند و..!
«لش» زخمی ما و تداوم استبداد تاریخی بر آن!
زور گفتن و اعمال خشونت توسط پشاتین « افغان ها » در تاریخ توده های درد مند و نیمه جان افعانستان، از دیر باز زمان به عنوان یک اصل جاری بر روان اجتماعی توده های این دیار به دیکته و تحمیل گرفته شده است! . تاخت و تاز بر حیثیت و دارایی، جان و مال، فرهنگ و هویت بومیان این سرزمین، برای « افاغنه» یک پدیده رایج بوده؛ و گاه همچون روند تفریحی؛ « به شکار رفتن » را به خود اختصاص داده است!.
یادیار... نوشته «هفتم» سرزمین سوخته!
سرزمین سوخته!
شب را با سوز و سرمای آن در خانه دایی ام به سر می رسانم. با وجود آنکه چند تا لحاف و پتو را بالایم انداخته بودند، که در زیر سنگینی ان ها به سختی نفس می کشیدم؛ اما باز هم نفوذ سرما را با تمام وجود م احساس می نمودم. با چنین سرما ها دیگر عادت کرده بودم. مدتی را که در کابل بودم، کمتر خانه ی را دیده بودم که توانایی گرم کردن مهمان خانه های شان را دارا بودند. گرمای محبت، صمیمیت و اخلاص میزبان، رنج سوزش سرما شبانگاهی مهمان بودن در خانه آنان را برایم به صفر تقرب می داد. فقر و تنگدستی، بخش لاینفک زندگی مردم این دیار را شده است . هرچند سادگی و صمیمیت با فقر و تنگدستی ها بیشتر توام می باشد؛ اما میتوان در رفاه و سعادت زیست نموده، صداقت و صمیمیت را نیز با آن زینت بخشید ...!
حکومت کرزی ناسنجیده عمل می کند
رییس جمهور کرزی و همکاران شان در ابتدا سخت عجله داشتند برای اینکه بتوانند دولت پاکستان را برای رهایی طالبان راضی سازند و این امر را برای روند گفتگوی صلح که طرف طالبان خیلی علاقه به آن ندارند و همیشه بی میلی خود را با انتحار و انفجار و کشتار خاص و عام ابراز داشته اند، سخت مفید می دانستند. و هر از گاهی مقامات بلند پایة دولتی را برای مذاکره در این مورد به پاکستان اعزام می کردند تا شاید بتوانند حکومت پاکستان را برای اجرای این طرح متقاعد سازد و این پیشرفت در کارنامه حکومت کرزیی اضافه شود.
در دو سفر اخیر مقامات افغانی، بالاخره این طرح بدون مدیریت درست اجرایی شد طالبانی که دشمن قسم خورده مردم افغانستان است و دست شان به خون صدها افغان آغوشته است و رییس جمهور همیشه برادر می خواند از زندان پاکستان رها شدند و شاید هیچ پیشرفتی در روند گفتگوی صلح به وجود نیامده باشد زیرا افرادی که از زندان پاکستان به نام طالب رها شدند حکومت افغانستان در جریان نیست که این افراد بعد از رهایی در کجا است و چه فعالیت های را انجام می دهند و آیا واقعا این افراد افرادی بودند که در روند صلح تأثیر گزار باشند.
این دو سؤال واقعا جدی و نگران کننده است که مردم افغانستان را نسبت به آینده شان نگران ساخته است؛چون در گذشته در هردو مورد اتفاقاتی افتاده که نمی توان به عمل کرد های پاکستان و برادران ناراضی اعتماد نمود وهیچگونه ضمانتی وجود ندارد که برادارن ناراضی به ناراضیتی خود ادامه داده و به مجرد رهایی از زندان مانند گذشتگان خود به سنگر دیرینه خود بر نگردند و همچنین در مورد اینکه رهایی این افراد یک نیرنگ سیاسی دیگر مانند پیام آوران صلح نباشد و طرف پاکستانی که در حال حاضر طرف اصلی قضیه افغانستان می باشد یک ملا برادر ساختگی را از زندا رها نکند.
بعد از آن که طرح رهایی زندانیان طالب از زندان های پاکستان عملی شد و حکومت افغانستان عملا از قضیه بی خبر ماند تازه در مورد آینده این عمل سخت ابراز نگرانی می کند و این امر را برای آینده افغانستان خطرناک می دانند و از هر گوشة آیه یأس خوانده می شود.
روزنامه ماندگار مطلبی را تحت عنوان (بی سرنوشتی طالبان رها شده خطرناک است ) از زبان زلمی رسول وزیر امور خارجه کشور در شماره 997 مورخ 23/11/1391 خود به نشر رساند که کاملا دلالت بر این داشت که دولت کرزی طرحی را ارائه می کند که هیچ برنامه دقیق برای مدیریت عملی آن ندارد و بعد از آنکه در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفت جز ابراز نگرانی کاری را نمی تواند انجام دهد.
روزنامه وحدت در شماره 240 خود از زبان وزیر خارجه کشور چنین آورده بود(اگر حکومت افغانستان آگاهی نداشته باشند که طالبان رها شده از زندان های پاکستان به کجا می روند، ممکن خطر را به همراه داشته باشد؛ ما گفتیم : آن عده از طالبانی را که از زندان آزاد می سازند باید به مشوره شورای عالی صلح این کار صورت گیرد) این سخنان دلات بر این دارد که طرح صلح آشفته بازاری است که دو طرف تصمیم جدی بر اجرایی شدن آن ندارند بلکه برنامه ای است که هر کدام هدف های دیگر را در آن دنبال می کنند.
این ادعای است که عمل کرد های قبلی حکومت پاکستان می تواند دلیل محکم بر آن باشد همه می دانند که ملا برادر وقتی حضار به مذاکره با دولت افغانستان شد پاکستان چون دیگر منفعتی را که در وجود ملا برادری که سر دشمنی با افغانستان داشت در وجود ملا برادری که می خواهد با افغانستان صلح کند ندید و فورا بدون اینکه وقت را از دست دهد او را دست گیرد کرده و به زندان انداخت حال چه ضمانتی وجود دارد که پاکستان ملابردادر مورد توافق با افغانستان را نابود و بجای آن ملابرادری را آزاد کند که هیچ نفعی برای روند گفتگوی صلح نداشته باشد و از طرف دیگر برادران ناراضی که قبلا از زندان های گوانتانامو و افغانستان رها شدند به دلیل اینکه حکومت افغانستان هیچ برنامه ای برای تحت نظر گرفتن فعالیت های آن ها نداشتند دوباره به سنگر اصلی خود برگشتند و برای مردم و حکومت افغانستان درد سری را ایجاد کردند روزنامه هشت صبح در شماره 1585 مورخ 25/11/1391 خود گزارشی را به نشر رساند که در آمده بود گروه چند نفری از مخالفان مسلح که چندی پیش به روند صلح پیوسته بود دوباره با سلاح دست داشته خود به جمع مخالفان پیوست و مقامت محلی تنها به این دل خوش می کند که این گروه هیچ وظیفه دولتی نداشتند. بنا بر این توقع ما از حکومت این است که هر برنامه ای را که می خواهد عملی کند برای شان یک برنامه مدیریتی سالم بسازد ابراز نگرانی هیچ درد مردم افغانستان را درمان نمی کند.
اسد الله عظیمی
بررسي زمینههای خشونتگرایی طالبان
بررسي زمینههای خشونتگرایی طالبان
(با نگاهي به عوامل: رواني، تربيتي و آموزشي)
مقدمه:
خشونتگرايي و رفتارهاي خشونتآميز كم و بيش در هرجامعهاي وجود دارد و هيچ جامعه و مردمي را نميتوان یافت كه با اين پديده شوم درگير نباشد؛ منتهي هرگروه و جامعهاي نوع خاص خشونت و قالب ابراز خشونت مخصوص به خودش را دارد كه همين امر موجب تمايز جوامع و گروهها از يكديگر در مقوله خشونت است. در این مقاله، به دو سوال اساسی پاسخ داده میشود: خشونت چیست؟ زمینههای خشونت طلبی طالبان کدام است؟ .
پنهان نگهداشتن هویت اقوام در تذکره الکترونکی یک دور سیاسی است!!
دولت (کشور) افغانستان مانند سایر کشور های جهان یک شخصیت حقوقی دائمی مستقل است که از چهار عنصر( سرزمین، ملت، حاکمیت و حکومت یا تشکیلات) تشکیل شده است. مطابق تعریفی که دانشمندان از ملت دارند عبارت است از افرادی که پیوند معنوی ، سیاسی و حقوقی با یک کشور داشته باشند.
تلبث بر ملت شدن! « نوشته سوم»
بنام حق!
دو : عقلانیت با رنج اسارت، در منافات توام بوده است! انسان و جامعه ی معقول، رنج و درد مستدام را به خود هرگز نه پذیرفته اند! جامعه بالغ، گونه های مختلف از رنج های موجود در نهانش را علت و ریشه یابی نموده، و در راستای زدودن آن، مساعی خلاق و نبوغ خدا دادی خویش را به تکاپو وا داشته اند.!
از جانب برادران ناراضی هدیه به روح پاک حامد کرزی رییس جمهور افغانستان

یاران شجاع ؛ شجاعی عزیز را دربابیم
بنام خداوند!
از دیر باز در افغانستان قامتی بلند نگردیده و گردن افرازی در وادی تاریخ ستم دیدگان این دیار ، سر به آسمان همت ، درایت، و مردانگی نه ساییده است و اگر هم گردنی خواسته مقداری قامت راست بنماید، در برزخ استبداد افغان زمین، به وادی مسلخ دون صفتان و روبه صفتان، استبداد و ارتجاع به سلاخی گرفته شده است .
کاستیهای نظام تعلیم و تریبیت کشور
ضمن تسلیت به مناسبت اربعین شهدای کربلا به تمامی انسان های آزاده و عدالت طلب .
در بخشهای قبلی به کاستیهای موجود در درون نظام تعلیم و تربیت کشور اشاره نمودیم.در این مقاله به دو علت موجود در خارج از نظام تعلیم و تربیت می پردازیم.
تلبیث بر ملت شدن! « نوشته دوم»
=> یک : در قانون جنگل « حیات وحش » هر گاه جسمی بنا بر علل و عواملی ، رو به ضعف نهاده و به زانو در افتد، آنگاه جهان وحش «جنگلیان» هریک به نوبه خویش بر « لش » وی هجوم آورده، و در حد توانایی های خود قسمت های از وجود وی را به تاراج می برند.!
این که بر موجود از پا در افتاده چه می گذرد، و وی چگونه درد فرو رفتن دندان و چنگال های خشن و بی رحم " جبر و ستم " را حس نموده، و چگونه شاهد دریدن اعضای بدن خویش می باشد، و چگونه جان می بازد و چه تلخ، روح از کالبد وی تهی می گردد، و کی ها در فقدان وی به ماتم نشسته، عزا دار گردیده و به خاک ذلت در می افتند، و چگونه نان آور یک جمع قد و نیم قد هلاک می گردد و. . . بماند .
اندر احوالات یازده وکیل غزنی - زوار بخشو

باید به مدیریت بحران در کشور پرداخت = مصطفی همتی

انتخابات ریاست جمهوری 2014 در افغانستان وچالش های پیشرو - نسیم جعفری

تفسیر بر مبنای تعصب قومی

زخمی تر از هر زمان، آیا تعصب نباید داشت؟! « نوشته سوم!»
بنام خداوند!
« افغانستان: تجزیه و راه حل بحران!»
4= ریشه های استبداد تاریخی در افغانستان!
در گستره تاریخ افغانستان، حاکمیت ها یکی از پی دیگری تغییر نموده اند شاهان، امیر ها، و روسای جمهور یکی از پی دیگری آمده و رفته اند . اما بن مایه های استبداد و ستم، همچون هسته و اصل تغیر ناپذیر در بدنه سیستم حاکمیت های قبیله یی افغانستان با تمام قدرت و صلابت خویش همچنان مانده گار بوده است .!
فرصت های سوخته دولت کرزی
بنام خدا
افغانستان نیازمند، دولت کرزی و فرصتهای سوخته
حکایت کردهاند که کبوتر بخت روی بام یکی از اصحاب حضرت موسی نشست و خبر داد که حضرت باری تعالی با نگاه لطف و رحمت به تو نگاه نموده و سه دعای مستجاب برای شما در نظر گرفته است و تمامی این سه خواسته شما مقبول درگاه حق خواهد بود و بر شماست که در باره آن فکر کرده سه خواستهات را از خداوند بخواه تا به تو داده شود.
سخنرانی من در نشست آموزش و مشاوره برای خانوادهها و جوانان در اصفهان

این نشست از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، اداره اتباع و مهاجرین خارجی استان اصفهان، انجمن دانشجویان افغانستانی در اصفهان (هدا) و دفتر آیت الله العظمی محقق کابلی برگزار شد. با تشکر از انجمن دانشجویی هدا، گزارش را از سایت انجمن هدا نقل میکنم. با تشکر مزید از آقای ابراهیمی، صمدی و کاوه! و اینک متن گزارش:
زخمی تر از هر زمان، آیا تعصب نباید داشت؟! « نوشته دوم!»
بنام خداوند!
« افغانستان: تجزیه و راه حل بحران!»
1= خودی های خود فراموش شده، در سفره حاکمیت استبداد!: « الیناسیون هویت، یا سودا گری با استبداد!»
اصول و مبانی زیستن آدمی؛ بر بنیاد عقل، شعور، و منطق ( تفکر )؛ و به امر " میل " ( خواهش، و اراده ) آنان استوار میباشد! عقل، شعور، منطق و تفکر؛ که در نهایت این همان مجموعه قوای عقلانیت فرد و جامعه را شکل می بخشند؛ این در حقیقت همان قوه « مدرکه » یی است که فرد و جامعه، با بهره جستن از آن؛ و با همیاری " قوه و نیروی محرکه« میل و اراده،» رو به جانب تکامل تاریخی طی طریق نموده، و در مسیر رشد و تعالی حیات اجتماعی خویش گام بر داشته اند! میل، اراده و خواهش؛ " این همان نیروی محرکه ای است، که در صورت عدم کنترول و رهنمون ی عقل ، شعور و منطق، نا کار آمد بوده و چه بسا که مسبب وقوع فجایع جبران ناشدنی برای بشریت و تاریخ آنان بوده است.!
افغانستان دوباره بسوی پرتگاه ؛ نسیم جعفری- هلند
کسی که در بهار 1994 از موزه ملی کابل بازدید کرده باشد, اشک هایش سرازیر میگردد.همراه نجیب اللۀ پوپل معاون موزه ملی - باروشن کردن یک چراغ گازی توسط کار مند موزه - از محل نیمه تاریک باز دید کردیم, کارمند موزه هر صندوق را یکی پس از دگری کنترول میکرد.گنجینه های موزه را از روی احتیاط در ان صندوق ها پنهان کرده بودند به خاطر که در ان اطراف درگری وجنگ جریان داشت.خیلی از صندوق ها خالی بودند چون انها زمانیکه مجاهیدین انجا را کنترول میکردند غارت شده بودند" میراث ملی از دست رفت".مثل که این غارت وچپاول کافی نبود ,چند سا ل بعد, این خشم را طالبان دنبال کرد انها خیلی از این اشیا موزه ملی را از بین بردند چون انها را مخالف اسلام میدانیستند.
از تهمت تا ... انتقاد

زخمی تر از هر زمان، آیا تعصب نباید داشت ؟!
بنام خداوند!
افغانستان: تجزیه، راه حل بحران»
در گستره هستی پدیده، شی، و ماهیت دارای جوهر، اصالت، و ذات وجودی « خیر مطلق ، و خوبی در حد کمال،" که بر ادراک، و فهم انسان شعور مند، همچون " حقیقت مطلق " تبلور یافته، و این حقیقت به جاودانگی تداوم حیات در بستر خلقت هستی به پیوستگی نشسته است ؛ این صرف همان آفرینش گر یکتا، و صانع خلقت هستی " « خداوند گار » می باشد.
سه رئیس جمهور! در سازمان ملل سخنانی بهتر کی گفت!؟ بخش اول - افغانستان
این روز ها نیویارک شلوغ بنظر می رسد، نه از صدایی "لایت، کمره، اکشن" هنرمندان و فیلم سازان؛ بلکه از پاره ورقها و فایل های زیر بغلی سیاستمدران و دولتمردان که به نوبت پروتکول میشوند و در خانه مشترک ملتها با جهانیان سخن میگویند. از 25 سپتامبر تا اول اکتبر جشن سیاسی و ملاقاتهای خصوصی در مقر سازمان ملل به شدت ادامه دارد. در این میهمانی در کنار کابل، تهران و اسلام آباد نیز حضور پر رنگ دارند. دو روز پیش یکی 13 دقیقه، دگری بیشتر از 35 دقیقه و سومی نزدیک به بیست دقیقه با جهان سخن گفتند. نگارنده شخصا از آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان خوشم آمد، نه بخاطر قیافه و شخصیت ظاهری ایشان، بل بخاطر
فرهنگ و هنر در حاشیه
بنام خدا
قبلاً او را در دبیرخانه غزنی شناسی دیده بودم به دلیل مشغولیت ذهنیام نشد خیلی باهم گپی بزنیم در یکی از روزها قرار شد در منزل وی برویم.
کوچههای پر پیچ و خم و مملو از زباله و بوی شهر کابل را پشت سر میگذاریم بعد از نیم ساعت پیاده روی خود را در محله او میرسانیم. در این چند مدتی که در کابل هستم تفاوتهای فاحش طبقاتی را مشاهده نمودهام، منزلهای بسیار مدرن را در دل کوچه های کثیف شهر دیدهام منزلهای چند طبقه با مصارف صدها هزار دلاری را دیدهایم که گویی آن را از یکی از شهرهای مدرن کشورهای متمدن برداشته آورده در کوچه های مملو از زباله کابل گذاشته ای که هیچ تناسبی با محیط اطراف ندارد.
روزی اگر عشق بمیرد!!
بنام خدا
شخصی دیواری ساخته بود که چهار سال از بنای آن میگذشت روزی متوجه شد که مارمولکی در دیوار گیر کرده است ونمی تواند از جایش حرکت کند وقتی دقت نمود متوجه شد این حیوان از چهار سال قبل یعنی هنگام ساختن دیوار میخی که برای نگهداشتن چوب به دیوار کوبیده شده است در همان زمان از بخت بد، میخی پای حیوان را نیز سوراخ نموده است در دیوار میخکوب شده است.
افغانستان: تجزیه و راه حل بحران! «مقاله چهارم»
بنام خداوند!
مقدمه!
باروری فرد و جامعه، در گرو عقلانیت آنان نهفته است!
هر گاه؛ جامعه و ملتی شیوه تفکر نمودن صحیح و کاربرد ابزاری درست از این پدیده حکمت آمیز خدا دادی را آموخته، و آنرا در تئوری و پراکتیک همچون اصل راهبردی، در تعیین جهت خطوط کلی سیر تاریخی خویش به کار برده اند؛ بدون شک در گذر زمان موفق و پیشتاز بوده اند! عقلانیت؛ این همان نردبان رشد و تکامل تاریخ بشریت میباشد! این همان رمز، و یا شاه کلید موفقیت انسان بر ناملایمات و شکست های آنان بوده است! انسان ها؛ این با عقلانیت خویش، راه و رسم درست زنده گی نمودن را آموخته اند! و، از همین رهگذر، تمدن های اعصار، همچون ر نگین کمان ی از شرافت، بر بام تاریخ بشری به درخشیدن آغاز نموده اند!
رئیس جمهوری که بعد از یک دهه چیز گرایی، چیزگرایی را چیز کرد! این چیز ها دیگر چیز ساز نیست!
دوازده سال با فرصت طلایی گذشت! اما...!
سمیول
هنگتینتون حراج با تجربه کار، شراب کهنه ای را با رنگ و طعم تازه ای وارد مارکیت
ساخت. متاع " برخورد تمدن
ها" ساخت هنگتینتون توجه خریداران زیادی را در سراسر جهان بخود جلب
کرد. ریالیزم حریف دیرینه اش آیدیالیزم را شدیدا به چالش کشاند و بازارش را بار
دیگر با آغاز قرن جدید حال و شوری حیران کننده ای بخشید. دریغا! ایدیال
لیبرالیزم با "پایان تاریخ" به خط پایانی نزدیک شده است و در امتدادش
"گفتگوی تمدن ها" را شاید برای همیشه بی گفتگو رها کرده است.
ریالیزم با فرماندهی سر لشکر هنگتین تون پرچم "بر خورد تمدن ها" را در
سرتا سر جهان به اهتزاز در آورده است و تا حالا که من از اطاق کارم پر حرفی میکنم
بازار ریالیزم گرمی گرم است و نظریه "برخورد تمدن ها" چربی چرب و صدای آهنین
برخورد هنگتین تون همه جا بگوش میرسد.
یادبود شهادت قاضی صاحب شاه ریس شورای ولایتی غزنی و برادرش داکتر صاحب شاه
بنام خدا
به مناسبت یادبود شهادت قاضی صاحب شاه ریس شورای ولایتی غزنی و برادرش داکتر صاحب شاه که توسط طالبان به شهادت رسیده بود، پري روز در مسجد «جامع الزهرا» غرب کابل مراسم باشکوهی دایر شد. در این محفل اقشار مختلف مردم آمده بودند. بانیان این مراسم وکیلان مردم غزنی و شورای ولایتی و... بودند ازدحام زیاد موترهای شخصیتهای حقیقی و حقوقی ترافیک سنگینی در بلوار شهید مزاری به وجود آورده بود.