به یاد روز های خاکستری
فرار ملک اجرستان مادر
غریب کوی مالستان مادر
فرار ملک اجرستان مادر
غریب کوی مالستان مادر
درخت و سبزه زار و گندم ییلاق میلرزد
دوست دارم جاغوری را دوست دارم جاغوری را
دوست دارم همچو جانم میهن کبک دری را
تویی امید شعر من تو آهنگ غزل هایم
منم آن عاشق مسکین که افتادم بدام تو
پریشان حال و سرگردان و مفقود گشته راه هایم
تنها تو در میانه دریا نشسته ای
طوفان و موج و ماهی و مادر به یاد تو
در تنگنای حادثه کشتی شکسته ای
به رنگ برف و به گرمی آتش استی
گل سنجد! عزیزو دلکش استی
غزال نازنین کوه قاده
همیشه با غروری ، سرکش استی
بهار آزادی
پدر تو رفتی و مردانگی دیگرگم شد - و تیغ تیز اجانب، به جان مردم شد
برفتی و پدر! آیا مگر خبر داری - که داس قسمت این ساقه های گندم شد؟
***
سوم جوزا
دو بـاره سـوم جـوزا رسیده گل خنده به لب هایت دویـده
الهـی جـاویـدان باشی معلـم درخـتـان امیـد ت قـد کشـیـده
*****
د ترکستو گل " بیری" شکفته سر مزار مزاری شکفته
ز خون پاک شهدای اوشار ارزگو یا که جاغوری شکفته
در باره وجه تسمیه (نام گذاری ) این قریه با وجود تلاش های زیاد و جمع آوری اطلاعات از افراد خبره و موسفیدان متاسفانه موفق نشدم که دلیل موجه برای نام گذاری این قریه به جاله پیدا کنم.
جاغوریفضای سبز جاغوری را نازم هوای پاک انگوری را نازم
به یادت گریه کردم درغریبی تو زیبایی قشنگی دلفــریبــی
تویی زیبا ترین کاشـــانه من تویی هم آب من هم دانه من
تــویــی امید و شـهر آرزوها تویی دریای علم وجستجوها