تاریخ سازان و پدران علم و ادب و عرفان حوزة بلخ و زابلستان

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله  ۱۸ : تاریخ سازان و پدران علم و ادب و عرفان حوزة بلخ و زابلستان

 1.  سروش، نخستین پیامبر باستانی حوزة بلخ و زابل و نیای هفتم آریان هوشنگ. سرايندة كتاب مذهبي ريگ بيد (ريگ ویدا) در کنارة رود هیرمند در دامنة جنوبی کوه بابا

2.  آريان هوشنگ اولين پادشاه پيشدادي و دومین پيامبر بلخ و زابل، نويسندة بيش از پنجاه كتاب من جمله:

ادامه نوشته

مقاله  ۱۷ : نام پادشاهان تاریخی زابلستان

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله  ۱۷ : نام پادشاهان تاریخی زابلستان

از منابع تاریخی دوره اسلامی و از جای جای شاهنامه دانسته میشود که پس از کورنگشاه، در عهد کیان خاندان سام بر زابلستان فرمانروایی میکرده است و زابلستان و سیستان و سِند به ترتیب در زیر فرمان گرشاسب پیشدادی و نریمان و سام و زال و رستم بوده است. [1]  زابلستان بویژه غور در دوره اسلامی در دست خاندان سوری و غوری که آنها نیز خود را از خاندان سام میدانستند، بوده است. اسامی بیش از هفت نفر از شاهان غوری که در قرون پنجم و ششم هجری در غورستان و بامیان و تخارستان سلطنت میکردند، پسوند سام دارد، مانند سلطان غیاث الدین محمد سام غوری و معزالدین سام بامیانی و غیره. تعداد سلاطین غوری پس از اسلام را سی و دو نفر نوشته اند. [2]  در تمام منابع تاریخی و شاهنامه نام زابلستان و زابل از نام سام و خاندان وی جدا نیست.

ادامه نوشته

مقاله ۱۶ : زابلستان مركز افسانه و تاريخ و زادگاه زبان پارسی - بخش سوم

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۶ : زابلستان مركز افسانه و تاريخ و زادگاه زبان پارسی

بخش سوم :

  تاریخ سازان و پدران علم و ادب و عرفان حوزة بلخ و زابلستان

  1. سروش، نخستین پیامبر باستانی حوزة بلخ و زابل و نیای هفتم آریان هوشنگ. سرايندة كتاب مذهبي ريگ بيد (ريگ ویدا) در کنارة رود هیرمند در دامنة جنوبی کوه بابا
  2. آريان هوشنگ اولين پادشاه پيشدادي و دومین پيامبر بلخ و زابل، نويسندة بيش از پنجاه كتاب من جمله:
ادامه نوشته

مقاله ۱۶ : زابلستان مركز افسانه و تاريخ و زادگاه زبان پارسی - بخش دوم

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۶ : زابلستان مركز افسانه و تاريخ و زادگاه زبان پارسی

بخش دوم :

 نام پادشاهان تاریخی زابلستان

از منابع تاریخی دوره اسلامی و از جای جای شاهنامه دانسته میشود که پس از کورنگشاه، در عهد کیان خاندان سام بر زابلستان فرمانروایی میکرده است و زابلستان و سیستان و سِند به ترتیب در زیر فرمان گرشاسب پیشدادی و نریمان و سام و زال و رستم بوده است. [1] 

ادامه نوشته

مقاله ۱۶ : زابلستان مركز افسانه و تاريخ و زادگاه زبان پارسی

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۶ : زابلستان مركز افسانه و تاريخ و زادگاه زبان پارسی

بخش نخست:

زابلستان نام دار و مقتدر تاریخی، هیچگاه به گمنامی و ناتوانی کنونی آن  که در سدة اخیر گرفتار آن شده، نبوده است. زابلستان قدمتی به درازای اسطوره ها دارد و از موقعیت ممتازی در تاریخ کشور ما برخوردار است. تاريخ زابلستان تاريخ حماسه و زندگی است. طوریکه از منابع تاریخی فهمیده میشود، جبال زابلستان بمدت بیش از چهار هزار سال مركز كنترل كشور ایرانزمین و دژ مستحكم نظامي بوده، و به عنوان محورِ افسانه، اسطوره و تاریخ، و به عنوان زادگاه پهلوانان و حماسه سازان نامی و به عنوان پرورشگاه زبان دری، مطرح میباشد.

ادامه نوشته

مقاله ۱۵ - آريان تاریخی و آریاهای ساختگی - بخش سوم  :

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۵ - آريان تاریخی و آریاهای ساختگی

 بخش سوم  :

فهرست مقاله :

 آرياها و يونانيان، مبدع تمدن نبودند

آریاهای وحشی و قديسان جنوبي

سکاهای بیابانگرد یا آریاهای ساختگی

چکیده سخن

آرياها و يونانيان، مبدع تمدن نبودند

« از آن زمان كه تاريخ نوشته در دست است، تاكنون لااقل شش هزار سال مي‌گذرد. در نيمي از اين مدت، تا آنجا كه بر ما معلوم است، خاور نزديك مركز امور و مسائل بشري بوده است. از اين اصطلاح مبهم «خاور نزديك»، منظور ما تمام جنوب باختري آسياست كه در جنوب روسيه و درياي سياه و مغرب هندوستان و افغانستان قرار دارد؛ با مسامحة بيشتري، اين نام را شامل مصر نيز مي‌دانيم، چه اين سرزمين از زمانهاي بسيار دور با خاور پيوستگي داشته است و با يكديگر شبكة پيچ در پيچ فرهنگ و تمدن خاوري را ساخته‌اند.

ادامه نوشته

مقاله ۱۵ - آريان تاریخی و آریاهای ساختگی -  بخش دوم -  نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۵ - آريان تاریخی و آریاهای ساختگی

 بخش دوم  :

  خاستگاه و مسیر مهاجرت آریانهای تاریخی

خاستگاه و مسیر مهاجرت آریاهای ساختگی 

نظرات متضاد و فرضیه ناکام هند و آرین

نقد نظرات یاد شده

ادامه نوشته

مقاله ۱۵ - آريان تاریخی و آریاهای ساختگی -  بخش اول -  نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۵ - آريان تاریخی و آریاهای ساختگی

 بخش اول :

 فهرست مقاله :

 نامگذاری نژاد هند و آريا در قرن نوزده

نقد نژاد هند و آریا

نام گذاری زبان هند و آریا

نقد زبان هند و آریا

 اگر بخواهیم از آریان و ایران تاریخی سخن بگوییم ناگزیریم که دست به دامن رِیگوِیدا و اَوِستا و شاهنامه ها شویم. زیرا تنها شناسنامه آریان و ایران تاریخی همین اسناد کهن میباشد و بجز این اسناد ، هیچ سند روشن و قناعت بخشی وجود ندارد که از آریان و ایران نام برده باشد.

ادامه نوشته

مقاله  14  - تاريخ هزاره ها را از كجا آغاز كنيم؟ - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله  1 - تاريخ هزاره ها را از كجا آغاز كنيم؟

الف: تاریخ آریانهای اصیل و هزارگان مثل تاریخ باقی جوامع بشری از افسانه و اسطوره آغاز شده و به تاریخ انجامیده است.

تاريخ هزاره ها را هرچه پيشتر برويم همانقدر رخداد ها آشكار شده و موضوع به همان اندازه صاف وروشن ميگردد. ما به حكم اينكه: آب را بايد از سرچشمه‌ها برداشت و تاريخ هر قوم و ملتي را بايد در گذشته‌هاي دور و روزگاران كهن جستجو كرد.[1] ملزم مي‌باشيم كه به سراغ آغاز تاريخ رفته و مهاجرتهای نخستین و افسانه ها و اسطوره ها را بر رسی کنیم.

ادامه نوشته

مقاله ۱۳: انحراف تاريخ آريانا و ضعف هزاره ها در جریان تاریخ - بخش دوم

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

بخش دوم

مقاله ۱۳: انحراف تاريخ آريانا و ضعف هزاره ها در جریان تاریخ

10- همگام با تغيير نام خراسان و تعليق تاريخ آن ، صفويان كه در غرب خراسان (كشور پارس و عراقِ عجمِ قرون وسطي= ايران كنوني) قدرت گرفته بودند ، كم كم مرز هاي خود را جدا کرده و تثبيت نمودند. آنان جسته گريخته نام ايران را بر كشور خود به كار بردند تا اينكه در سال 1314 ش، رضا شاه پهلوي سرزمين پارس را رسما بنام ايران نام نهاد و از طرف بعضي كشور ها رسميت يافت. [1]  تغيير نام افغانستان و ايران همانند دو تيغة قيچي بود كه تاريخ آرياناي كهن و تاریخ خراسان زيبا را بريد و ملت ما را دچار گُسست تاريخي و بحران هويت ساخت. پروسة افغان سازی و پارسی زدائی در افغانستان از طرفی و پروسة پارسی سازی و ترک زدائی در ایران از طرف دیگر باعث گردید که فرهنگ و تاریخ آریانا و ادبیات دری کاملا به طرف غرب رانده شود و همسایة تشنه غربی ما نیز از آن با گرمی استقبال نموده و خوشبختانه در حفظ آن با جان و دل کوشیدند. 

ادامه نوشته

مقاله ۱۳ : انحراف تاريخ آريانا و ضعف هزاره ها در جریان تاریخ - بخش اول

  نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

بخش اول

مقاله ۱۳: انحراف تاريخ آريانا و ضعف هزاره ها در جریان تاریخ

به زودی شرح خواهم داد که آریان تاریخی جدا از آریاها به مفهوم امروز است. آریا به مفهوم امروز واقعیت و ریشة علمی ندارد و غالبا، تورانیان تاریخی اند. ساکنان بومی و باستانی افغانستان پیش از آریاهای مصطلح کسانی بودند که آنها را آریانهای بلخی و زابلی میگفتند. همگام با ضعف تدریجی آریانهای بلخی و زابلی در صحنه سیاست، تاریخ آنان نیز کم کم منحرف گردید.  

ادامه نوشته

مقاله ۱۲ : توضيح طوایف تاريخي هزاره - بخش دوم - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

  نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۲ : توضيح طوایف تاريخي هزاره - بخش دوم

5- پشين

نام پشين در اوستا (زامياد يشت= كيان يشت بند71) «کَوپيشينهPishina.  Kava» (كي پشين) ذكر شده است.[1] 

صاحبان فرهنگ لغت، پشين یا کی پشین را  پسر سوم كيقباد[2] و برادر خُرد كيكاوس نوشته اند. پشین پدر اروند[3] است و اروند پدر لهراسب كياني و لهراسب پدرگشتاسب است.[4]

ادامه نوشته

مقاله ۱۲ : توضيح طوایف تاريخي هزاره[1] - بخش اول - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۲ : توضيح طوایف تاريخي هزاره[1] - بخش اول

1- پولاد

پولاد نام یکی از پهلوانان زابلی تبار در عهد کیان است. «پولاد نام پهلواني به روزگار کَي قباد و سيزدهمين جد «بختيار» جهان پهلوان بود در نسب نامة پهلوان بختيار بنام «بختيار نامه» ذكر شده که وی از فرزندان رستم است.»[2] بر اساس تاریخ سیستان: پولاد به یازده واسطه به رستم دستان میرسد و به دوازده واسطه به سام نریمان و به سیزده فاصله به کُورنگشاه زابل و به چهارده واسطه به گرشاسب آخرین پادشاه پیشدادی و پهلوان اسطوره ای زابل میرسد.[3]

ادامه نوشته

مقاله ۱۱ : برازنده در منابع کهن و دوره اسلامی - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۱ : برازنده در منابع کهن و دوره اسلامی

پیش از پرداختن به توضیح طوایف تاریخی هزاره، لازم می بینم که راجع به برازنده توضیح داده شود. «بَرازنده»، «بَراز»، «برازان» لقب شاران و شاهاني بودند كه در قرون نخست اسلامی فرمانرواي غورستان، غرجستان، بامیان، بلخ، مرو، هرات، پوشنگ (غوریان) بادغيس و ... بودند.

ادامه نوشته

مقاله ۱۰ : چهارده طایفة تاریخی هزاره در نامة برازنده فرمانروای غرجستان

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله ۱۰ : چهارده طایفة تاریخی هزاره در نامة برازنده فرمانروای غرجستان

نامه برازنده يك قطعه شعر زيبا است که در آن واژه ها و عبارات دري قرن چهارم هجري مي درخشد. اين تکه شعر به سبک شعرای عهد فردوسی سروده شده و در آن ناب ترین واژه های دری و کهن ترین نام های اَوِستایی و تاریخی بکار رفته است. در حقيقت اين پارچه شعر به تمام مضامین این تحقیق اشاره دارد. در اين قطعة منظوم، نام چهارده طايفة تاريخي هزارة زابلي تبار و نکات تاريخي بسيار مهمي بیان شده که پیشینة تاريخي وتمدن و نََسب و مذهب هزارگان را نشان مي دهد.

ادامه نوشته

مقاله 9 : هزاره ها یا بومیان کشور افغانستان -  نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 مقاله ۹ : هزاره ها یا بومیان کشور افغانستان

از قرن نوزده به بعد در مورد تاریخ و تبار هزاره ها نظرات گوناگون و ضد و نقیض ارایه شده است. مثلا:

  1. مردم هزاره از ساکنان اصلی و بومی مملکت اند.
  2. مغول باستاني است.
  3. مغول چنگيزي است.
  4. مخلوطی از ترك و مغول است.
  5. مخلوطي از ترك وتاجيك است.
  6. نا معلوم اند.
ادامه نوشته

مقاله 8 : نکات جدید و موارد سکوت بخش دوم - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله 8 : نکات جدید و موارد سکوت

بخش دوم 

نگارنده بدون هیچ اغراقی یاد آوری میکند که: كشور آريانا (به مركزيت بلخ و بامیان) درآسیای ميانه و شبه قاره هند، پيشكسوت وبنيان گذار مدنيت، دين، سلطنت، علم و فرهنگ، ادبيات و زبان پیشرفته، تاريخ و جغرافیا، اسطوره و افسانه، فلسفه و کلام و عرفان و پیشکسوت علم شیمی و هيئت ونجوم بوده است. ستون فقرات فرهنگ و تاريخ، افسانه و داستان و ادب پارسي و بنياد شاهنامه ها در حوزة بلخ و زابلستان پي ريزي شده ورشد يافته است. اگر افسانه ها، داستان ها ، رخدادها وشخصيت هاي اسطوره اي وتاريخي اين حوزه را از تاريخ برداریم ستون فقرات تاريخ آريانا و زبان پارسي درهم شكسته و از بنیاد فرو مي ريزد. اگر شاعران و نویسندگان بزرگ زبان پارسي حوزة بلخ و زابلستان از تاريخ برداشته شوند زبان پارسي بي تاريخ مي شود.

ادامه نوشته

مقاله 8 : نکات جدید و موارد سکوت - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله 8 : نکات جدید و موارد سکوت

بخش اول

پیش از هر چیز از خوانندگان گرامی میخواهم که شتاب زده قضاوت نکنند و پیش از ختم داستان مرا متهم به افسانه گویی و خیالبافی و یا بیگانه پرستی نکنند. خوانندگان محترم این نوشته ها را مانند فیلم چندین قسمتی تصور کنند که نتیجه نهایی پس از پایان فیلم معلوم میشود. امیدوارم کریمانه تحمل کرده و صبورانه بخوانند و عالمانه و بیرحمانه نقد نمایند.

ادامه نوشته

مقاله 7 : خاورشناسان قابل اعتماد نیستند - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله 7 : خاورشناسان قابل اعتماد نیستند

جوّ حاكم و هياهوي قلم بدستانِ غالب و نام و عنوان نويسندگان غربی و یا شرقی، ما را نفريبند. كتب، زائيده انديشه و خواسته هاي آدم هایند، همان گونه كه آدم هاي بي غرض ومنصف كم اند، كتاب هاي بي غرض و منصف نيز كم مي باشند. حقايق بيشتر قرباني زندگي و منافع آدم ها شده است. غالب نويسندگان، زندگي و منافع و تمايلات خود را قرباني حقايق نكرده اند، يا اينكه شرايط سياسي حاكم به آنان اجازه نداده است كه تمام حقايق را بنويسند.

ادامه نوشته

مقاله  6 :  گسست تاریخی و بحران هویت  - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله 6 : گسست تاریخی و بحران هویت

متأسفانه نسل كنوني جامعة ما مبتلا به بحران هویت و دچار گسست فرهنگي وتاريخي بي سابقه اي شده اند. شکست یک قرن اخیر و ستم و فقر و انزوا مانند تيغه هاي قيچي چنان بر جامعة هزاره فشار آورده كه آنان از همه چيز وا مانده اند و بجز غم زنده ماندن تمام چيزها را از ياد برده اند. شكست و انزوا باعث شد كه اين مردم کم کم از خود بيگانه شده و خودباوري و اعتماد به نفس را از دست بدهند‌ وهمه چيز را از ياد ببرند؛ آنان نه تنها دچار خود فراموشي گشته اند بلكه دچار خود گريزي و تنفر از خود نيزگرديده اند. امروز نه فقط ديگران اين مردم را نمي‌شناسند، بلكه خود آنها نيز چندان شناختي از خود ندارند.

ادامه نوشته

مقاله 5 : تاريخ جديد افغانستان و ایران - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

 

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله 5 : تاريخ جديد افغانستان و ایران

تاريخ نويسي بر اساس سیاست و رویکرد جدید تاریخی در قرن بیست، یعنی در عهد ظاهر شاه و رضاشاه در کابل و تهران آغاز گرديد. انجمن تاریخ افغانستان به رياست دكتر عبدالحي حبيبي در 1938م توسط سردار نعیم وزیر معارف ایجاد شد.

پس از تشکیل انجمن های تاریخ در تهران و کابل که بیش از هفت هشت دهه از عمر نا میمون آن نمیگذرد، کتاب ها و ترجمه ها و فرهنگهای لغت و دائرة المعارف های بزرگ در افغانستان و ایران انتشار یافته و به پيمانة وسيع چاپ و منتشر شده اند و امروزه تنها و تنها همین کتابهایند که به بیشتر مردم ذهنیت تاریخی داده اند.

ادامه نوشته

مقاله 4 : تحریف تاریخ - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله 4 : تحريف تاريخ

خواندن تاريخ آسان است اما فهمیدن آن بسیار سخت و دشوار است. کتاب تاریخ مثل هر کتابی دیگر، نویسندة مشخص و تاریخ ویژه دارد. هر کتابی که در هر عصری نوشته میشود، نشان دهنده اوضاع همان دوره است. تا جو حاکم و تاریخ کتابت کتاب و تمایل سیاسی مورخ، شناخته و تحلیل نشود، صواب و نا صواب بودن سخنان او نیز به طور کامل قابل تشخیص نخواهد بود. تواریخ، غالبا دو زبان متفاوت و دو روی رسمی و غیر رسمی دارد. فهمیدن زبان رسمی تاریخ و دیدن روی رسمی آن کار سختی نیست؛ اما فهمیدن مطالب ضمنی و مفهومی تاریخ و فهميدن نکات ریز آن بسیار دشوار است. درک ارتباط رخدادهای تاريخي و تشخيص جو حاكم بر مورخ و درك تمايلات سياسي مورخان هر دوره و زمان و تأثیر آن در سرنوشت حقايق و سر انجام فهم و درک حقايق، هنر بزرگي است. اگر نوشته ها با شک و ریز بینی مطالعه شود، حقایق زیادی از لا بلای نوشته ها  و از ضمن آنها فهمیده میشود.

ادامه نوشته

مقاله 3 : اهمیت تاریخ - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

نگاهی نوبه تاریخ هزاره ها

مقاله 3 : اهمیت تاریخ

خواندن تاريخ گذشتگان چه فايده دارد؟ آيا تاريخ گذشتگان دردهای امروز ما را دوا و مشکلات کنونی ما را حل میکند؟ آیا تاریخ نسل های گذشته برای نسلهای کنونی ما نان و آب میشود؟ آیا تاریخ مثل هر نظام نظري ديگر، انسان را از واقعیتها و از عمل گرايي و آينده نگري كه اساس زندگي است باز نمي دارد؟

ادامه نوشته

مقاله  2 : روش کار و مشخصات تحقیق - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

مقاله 2: روش کار و مشخصات تحقیق

پیش از هرچیز اذعان دارم که کارم کامل و فهمم آسمانی نیست و نقد عالمانة محققان را ، با كمال ميل و خضوع مي پذيرم. امیدوارم اين تحقیق ناقص من، استعداد های نهفته را بر انگیزد و تذكري باشد براي جوانان و حقيقت‌ جويان و هموطنان دانشمندم، كه تاريخ افغانستان و تاريخ جامعة هزاره را با رويكرد متفاوت بررسي نمايند.

ادامه نوشته

مقاله 1 : پیشگفتار - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

بسم الله الرحمن الرحیم

نگاهی نو به تاریخ هزاره ها

ای همه هستی زتو پیدا شده - خاک ضعیف از تو توانا شده

 آنچه تغیّر نپذیرد توئی   -      و انکه نمردست و نمیرد توئی

 مقاله 1 : پیشگفتار

انگیزة تحقیق:

از دفتر زمانه بیرون افتد از قلم  -  آن ملتی که مردمی صاحب قلم نداشت.

نامم محمد و لقبم فاضل و لقب مستعارم کیانی است. در سال 1341 خورشیدی در حوالی سنگماشه جاغوری در یک خانواده تنگدست هزاره بدنیا آمدم. میزان تحصیلاتم مطابق با حدود فوق لیسانس و بالاتر است. حدود سه دهه است که در دیار دیگران ، کم و بیش مشغول تحصیل و تحقیق هستم. مردم و خاکم را بسیار دوست دارم. آرزو دارم به مردمم خدمت کنم و در خاک وطن بمیرم

این چند سطر بر اساس قوانین ودرخواست مدیریت محترم  سایت به حضور خوانندگان محترم جهت معرفی نگارنده مر قوم گردید .

اين تحقیق را به پيشوايان حقيقت و عدالت و به حقيقت جويان و وطن پرستان عدالت خواه و به ستم ديدگان تاريخ و به جامعة نيك كردار و صبورِ هزاره هديّه و تقديم مي‌كنم.

ادامه نوشته