"بعضی زخم ها " در تهران سر باز کرد

خانه ادبیات افغانستان در چهلمین نشست نقد و بررسی ادبیات افغانستان در تهران، با همکاری مرکز آفرینش های ادبی حوزه‌ هنری مجموعه شعر"بعضی زخم ها" را مورد نقد و بررسی قرار داد.
مجموعه شعر " بعضی زخم ها" دومین مجموعه شعر سید الیاس علوی شاعر جوان کشور است که شماری از طرحهای متناسب با شعر این شاعر را نیز در بر دارد. این مجموعه توسط انتشارات تاک در تابستان سال گذشته در کابل به چاپ رسیده است.
ادامه نوشته

شاعر افغان در گفتگو با مهر :

خوانندگان عزیز جاغوری یک سلام!

قنبر علی تابش  غزنه میراث مشترک  - خبرگزاری مهر

در پی غوغای ناموجهی که از سوی خبرگزاری مهر درمورد سخنان من و جناب محمدی و مولوی کروخی انجام شد. بسیاری از خبرنگاران و مردم عادی ایران از سخنان ما بر آشفتند و فکر کردند که مادر پی تصاحب مفاخر آنان هستیم. در همین راستا خبرگزاری مهر خواهان مناظره بین ادیبان افغانی و ایرانی شدند. ما با کمال اشتیاق اعلام آمادگی کردیم اما شرط گذاشتیم که طرف ایرانی ما ادیب و محقق باشد. تا فرصت مناظره بر سر مسایل بدیهی ضایع نشود. اما دیروز دوستان از خبرگزاری مهر زنگ زد و از من خواست که با مهر مصاحبه کنم. لحن صحبت به گونه ای بود که انگار از خیر مناظره گذشته اند . به گمانم هیچ محقق و ادیبی حاضر نشده اند که در مورد امور بدیهی به مناظره بپردازند.

ادامه نوشته

گهوره ها را منفجر کردند

گهوره ها را منفجر کردند

افجار روز عاشورا درکابل

تقدیم به شهداء روز عاشورای زیارتگاه حضرت اباالفضل شهر کابل

از شیشه های شهر کابل خون چکان پیدا است

آیینه های شهر مان هر روز عاشورا است 

از شانه اش افتاد در پای علم پرخون

این بار دستان رقیّه  در حرم سقا است

ادامه نوشته

به کدامین گناه؟!

به کدامین گناه؟!

هفته گذشته، طلاب سوگوار کویته پاکستان نمایشگاه عکسی از شهداء مظلوم  حوادث تروریستی اخیر این شهر در استان قم ،در مدرسه عالی فقه ومعارف، برگزار کرده بودند. این عکسها نمایانگر ژرفای فاجعه از یک سو و  اوج مظلومییت این شهدا و جامعه تشیع کویته  حتی در رسانه های شیعیان  جهان از سوی دیگر است.این شعر درودی است بر روان پاک این شهداء.

ادامه نوشته

روز مرد

تابش

امروز روزمرد بود در ایران و من با اقتدار در خانه نشسته بودم که ...مثل همیشه رفتم سراغ وبلاگها . از جمله وبلاگهای خانم تکتم ومریم حسینی دو خواهر شاعری که ازکشفیات مهم ماههای اخیر انجمن ادبی کلمه در قم به حساب می آیند. این دو خواهر خیلی غمناک  می سرایند و البته  زیبا. امروز هم این دو خواهر شاعر و بلاگهای شان را بروز کرده بودند. شعرهای شان را با بغض واشک خواندم  برای هردوشان هم کامنت نوشتم. آنچه را که می خوانید کامنتی است که برای وبلاگ خانم مریم حسینی نوشته ام.

روز پدر

ادامه نوشته

دو عصر با رحیمی

بشیر رحیمی

دو عصر با رحیمی هفته پیش روزهای چهارشنبه وپنچشنبه، آوره شاعران قم وتهران میزبان عزیزترین دوست شاعرخویش  محمد بشیر رحیمی بودند. که گزارش آن را خدمت شما تقدیم می کنم.
با این یاد آوری که گزارش عصر اول  را شاعر گرامی جناب جوادی با دستیاری سینا فرزندش تهیه کرده  وگزارش عصر دوم را بانوی شعر خانم زهرا زاهدی آماده کرده است.
من با دادن عنوان عصر اول و عصر دوم  هر دو گزارش را تلفیق کرده تقدیم شما خوانندگان عزیز جاغوری یک می کنم. با این تذکر که این قبیل گزارش ها بیشتر جنبه خبری دارد  و انتشار چندین باره اش حقی را زایل نمیکند.

ادامه نوشته

دو غزل به مناسبت روز زن  

روز مادر تابش

در گفتمان آیینه دل دال  بر تر است

از برتری است این همه آماج خنجر است

آماج خنجر است ولی خون نمیشود

خون هم اگر شود دل ما شکل مادر است

دل شکل مادر است اگر خون شود بلی

هر چند پر شکسته کبوتر کبوتر است

ادامه نوشته

نشست "بررسی شعر معاصر افغانستان" در بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران·

نشست "بررسی شعر معاصر افغانستان" در بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران·

بررسی شعر معاصر افغانستان

  گزارش از سرکارخانم  - زهرا زاهدی

نشست "بررسی شعر معاصر افغانستان" همزمان با بیست و چهارمین نمایشگاه بین¬المللی کتاب تهران مصادف با 22 اردیبهشت ماه از سوی خانه ادبیات افغانستان به همت رایزن فرهنگی سفارت کبری جمهوری اسلامی افغانستان در تهران برگزار شد.این نشست پذیرای اساتید و چهره¬های نام آشنای ادبیات افغانستان و جمعی از شاعران جوان بود که با حضور رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در ایران آقای اسدالله امیری برگزار شد.

ادامه نوشته

نوروز نامه ی بلخ

نوروز نامه­ی بلخ مزار شریف

برف آب شد به قله، زمستان بهار شد

قندیل ها، که یخ زده بود، آبشار شد

پامیرعقده های دلش درگسستن است

آن عقده ها که باز شده چشمه سار شد

ادامه نوشته

ماه عسل

ماه عسل

روز زن مبارک  

 تقدیم به مقام بلندبانو” که  گاهی  مادر بوده و گاهی همسر و درهر دو نقش چونان فرشته ای، آرامش بهشت را به آدمی بخشیده است. به مناسبت  هشتم مارچ روز زن  این غزل را تقدیم می کنم.

سرشار از غرور وغزل بوده عشق تو

 آری چقدر ماه عسل بوده عشق تو

ادامه نوشته

     بهار عاشقی [1]

         بهار عاشقی [1] جناب اقای تابش

تا کی...؟ بیا زکرده پشیمان شویم ما

بسپار دست خویش که پیمان شویم ما

تاجک، هزاره، ازبک وایماق وترکمن

 جنگی برای نام بس، افغان شویم ما

ادامه نوشته

هفتاد و دو مدال

هفتاد و دو مدال

تابش

 

شب خيمه زد كه ماه تماشا كند، حسين

برچيند از ستاره وسودا كند حسين

ادامه نوشته

شهروند استرالیا

  شهروند استراليا            

به هموطنان مقيم استراليا و دوست شاعرم محمد حسين هاشمي كه بعد از چندين تلخ كامي ها، تازگی ها بار زندگي در آن ملك افكنده است.

شهروند استراليا شدي

خوش به حالت از وطن جلا شدي

 

اين وطن براي تو وطن نشد

خوب شد از غمش تو هم رها شدي

 

ادامه نوشته

تنو بازي

تنوبازي

 صبحگاه روزعيدقربان، در شهر كرمان ، دو كودك 13 و11 ساله افغاني خود را از دار حلق آويز كردند. پدر ومادرحسين ومهدي از  قريه لومان جاغوري ،از توابع ولايت غزني، به ايران مهاجرت كرده بودند. روز عيد اين حادثه­ مهيب تر از انفجارهاي كابل در ميان مهاجرين هموطن كرمان صدا كرد. در باره علت اين خود كشي، در ميان آنان، تبصره هاي مختلفي وجود داشت. يكي مي گفت شايد حسين ومهدي روز عيد لباس نو نداشته.

ادامه نوشته

سوز بلند

بسم تعالی

بشیر رحیمی

سلام بر دوستان وخواندگان  عزيز سايت جاغوري يك. وسپاس  ويژه از دوستاني كه با پذيرش رنج مضاعف، تارهاي گسسته اين  دل شكسته را  نواختند. يعني افزون بر مطالعه "گل سرخ" رنج اظهار نظر را بر انگشتان ظريف نگار خويش تحميل كردند. در اين ميان دوست فرهيخته و شاعرم جناب بشير رحيمي از كانادا با خواندن مثنوي گل سرخ اين غزل را خطاب به من سروده كه  مانند ديگر غزل هايش سرشار از  احساس و لطافت بيدلانه  است. دريغم آمد كه شما  را از مطالعه آن محروم كنم. با سپاس از رحيمي عزيز اين غزل را با يك عكس تازه از او تقديم شما مي كنم.

 

سوز بلند 

ادامه نوشته

گل سرخ

گل سرخ[1]جناب آقای تابش

دخترم مگو كه افغاني نيم

مگو كه لعل بدخشاني نيم[2]

دخترم مگو تو حرف تلخي!

گل سرخم تو زشهر بلخي

             *******

ادامه نوشته

بشردوست دیوانه نخبگان و قهرمان مردم

 بشردوست دیوانه نخبگان و قهرمان مردم

نويسنده: قنبرعلی تابشبشر دوست در دیدار با مردم

انتخابات امسال افغانستان از نظرگاه های گوناگون قابل بررسی وارزیابی است.هرکسی این فیل را آنگونه که خودش حس کرده است توصیف می کند. من اما می خواهم این فیل را با محوریت بشر دوست ارزیابی کنم به نظر من این نقطه از پیکره ی انتخابات ریاست جمهوری کشور برجستگی ووضوح بیشتری دارد که نباید گذاشت- درغوغای هلهله های پیروزی ازسوی وفریادهای تقلب ازسوی دیگر- به فراموشی سپرده شود. نقش بشردوست در انتخابات اخیر افغانستان از چندین جهت قابل بررسی است که من در این مجال تنها می خواهم به دو پرسش مهم در این زمینه پاسخ دهم :

1- چرا بشر دوست ازنظر نخبگان دیوانه است ؟

2- چرا بشردوست از نظر مردم قهرمان است؟

برای دریافت پاسخ این دو پرسش باید گفت ...

ادامه نوشته

کمیسون انتخابات یا معاملات

کمیسون انتخابات یا معاملات   

قنبر علي تابش   

 گویا این سرنوشت محتوم افغانستان است که همه چیز درآن طی یک تابشفرایند  دیالیکتیکی به ضد خود تبدیل شود. چوپان ناگهان طالب شود. طالب ناگهان لیبرال. مجاهد مارکسیسم ومارکسیسم مسلمان. وهمه در این فرایند به یک استبدادی بیا نجامد که ثمره اش سالها پس ماندگی افغانستان وفلاکت انسانی به نام افغانی باشد ...

ادامه نوشته

سنگشانده  

سنگشانده 

 چندین نوبت است که دوست عزیزم جناب آقای رحیمی فرموده است  که در باره سنگشانده  چیزی جناب آقای قنبرعلی  تابشبنویسم. من هم هرچه فکرمی کنم  چیزی گفتنی یادم نمی آید. ناگفتنی ها مثل همیشه بیشتر از گفتنی ها است. یکی از سوژهای که بسیاری از نویسندگان دیگر مناطق جاغوری  به آن پرداخته اند  باز گشایی نام قریه، نقل اقوال وانتخاب قول مختار است دراین زمینه هم من اکنون چیزی ندارم که بنویسم به گمانم سنگشانده  هم یک نام روشن و هم یک نام زیبای فارسی است  که فی نفسه نیاز به  توجیه و تاویل ندارد. در کنار نامهای زیبای فارسی دیگری چون سنگماشه ، سبزچوب ، لومان،بدره زار، زیرک  و... که همگی نشانگر ذوق و قریحه نام گزاران آن ها  و نیز هویت زبانی ساکنان اولیه  جاغوری محسوب می شود . من دراین مرحله برای خوانندگان سایت جاغوری یک  تنها یک شعر تقدیم می کنم که آنر برای قریه ام سنگشانده سروده ام.

آه قریة قشنگم!

چشمه‌ای  شفاف‌تر

از اشک چوپانان عاشق  

ادامه نوشته