اهداف و معیارهای انتخاب آگاهانه

در سیستم نو سیاسی کشور، معیار قابل توجه برای نامزدهای ریاست جمهوری، شورای ملی و ولایتی در نظر گرفته نشده است. به همین دلیل، تعداد نامزدهای این محافل، مشکلاتی برای دستگاه های اجرایی کشور و مردم پدید آورده است.  

به دلیل آن که ریاست جمهوری، شورای ملی و ولایتی در اداره­ی کشور نقش برجسته­ای دارد؛ بایسته بود که قانون گذاران شرایط در خور اهمیت، پیچیدگی و علمی بودن این مراکز در نظر می­گرفتند. مثلا برای ریاست جمهوری حتی سواد خواندن و نوشتن هم شرط نیست؛ در صورتی ریاست جمهوری سکاندار و رهبر کشور به شمار می­آید. «شورای مردمی»(ولسی جرگه)، جایگاه رفیع تصمیم سازی­های تخصصی و علمی کشور است و باید شرایط ویژه ای  مانند حد اقل داشتن مدرک لیسانس لحاظ می­ شد.

تعدد نامزدها، در میان مردمی که به عنوان اقلیت شناخته می­ شود؛ نگرانی جدی ایجاد کرده است. به جا بودن این نگرانی از این جا رو نما می­ شود که وزیران جوامع اقلیت رأی اعتماد نیاوردند که دلیلی جز «نگاه ملیت محورانه» اکثریت ندارد.

حال که قانون­گذار، راه عملی، علمی و منطقی برای تقلیل نامزدها نگشوده؛ چه باید کرد؟ آیا زانوی غم به بغل گرفت و آه و ناله کرد؟ آیا راه چاره­ای نیست؟ آیا باید مأیوس و نا امید شد و از مشارکت حد اکثری چشم پوشید؟

در سایر جوامع که تعداد با سواد نیز زیاد دارند؛ همه با سوادها و دکتر مهندس­ها و آیت الله­ها نامزد نمی­شوند. شاید دلیلش ایجاد فرهنگ دموکراسی باشد. به نظر نگارنده مردم و نخبگان جامعه فعالانه و آگاهانه در صحنه سیاست ظاهر شوند و منتظر ثبت نام نامزد و تقلیل آن نباشند. شاید ویژگی ذاتی دموکراسی چنین اقتضا کند که هر کس تشخیص داد نامزد شود و قانونا کسی حق ممانعت ندارد؛ اما مردم باید انتخاب آگاهانه داشته باشند و با انتخاب آگاهانه و  معیاری، هزینه حضور افراد ضعیف را بالا ببرند؛ به این معنا که افراد ضعیف اگر چندبار شکست بخورند؛ دیگر در صحنه ای که باخت آن حتمی است مشارکت نخواهند کرد.

انتخاب آگاهانه و غیر آگانه چه تفاوتی دارد؟

انتخاب آگاهانه:

انتخاب آگاهانه دارای ویژگی ها و مراحل زیر می تواند باشد:

1.    تعیین هدف

انتخابگر آگاه، نخست اهداف خود را از رأی دادن تعیین می کند. به این معنا که از خود می­پرسد؛ من چرا و به چه دلیل به یک نامزد رأی دهم؟ نامزد انتخاباتی مجلس مردمی(مثلا) در حیطه وظایف و اختیارات قانونی خود چه کارهایی برای من باید بکند؟

مثلا نمایند مورد نظر من باید بتواند در مباحثات علمی تعیین بودجه کشور، روابط خارجی و...سهم فعال داشته باشد؛ در یکی از کمیسیون­های علمی حضور مؤثر داشته باشد؛ قوانین عدالت محور و عدالت گستر ایجاد نماید؛ زمینه اصلاحات اداری ظالمانه گذشته با شجاعت دنبال کند؛ فساد بنیان برانداز اداری را در کشور و به ویژه جاغوری ریشه کند کند؛ فرهنگ تیکه گرفتن ولسوالی و ولایت و...را از میان بر دارد و بر بودجه های کشور، ولایت و جاغوری نظارت دقیق و مسؤلانه داشته باشد؛ و....

در کل، اهداف خود را بشمارد و یاد داشت کند و با افراد کاردان برای تعیین اهداف و آگاهی از محدوده اختیارات نمایندگان آگاه شود.

2.   تعیین معیارها

وقتی هدف از انتخاب تعیین شد؛ باید معیارهای کسی که بتوند این هدف­ها را محقق کند باید تعیین نمود. ما اگر هدف های بزرگ و ملی داشته باشیم که داریم؛ باید افرادی در سطح ملی را به خانه مشترک ملت بفرستیم؛ ما اگر جاغوری را مدینه باسواد و رشد یافته می دانیم؛ نماینده در خور شأن نام و آوازه جاغوری بفرستیم؛ ما اگر عدالت می خواهیم باید نماینده آگاه و شجاع به پارلمان بفرستیم:

- پس باید نماینده ما – مثلا- باید بالاترین سطح سواد را داشته باشد؛

- در یکی از رشته­های علمی تخصص داشته باشد؛ یا مهارتی در حوزه فکر و فرهنگ داشته باشد؛

- آگاهی از شرایط و دانش دنیای جدید داشته باشد؛

- بسته نگر و متحجر نباشد؛

- بی قید و لاابلی نیز نباشد؛

- شجاع و نترس باشد؛

- نگاه سود جویانه به مقام و موقعیت نداشته باشد؛

- درد ملی و مهینی داشته باشد؛

- مؤمن و متعهد باشد؛

- قدرت بیان قوی داشته باشد؛

- و.....

3.   شناسایی نامزدها

برای آن که انتخاب آگانه داشت؛ ناگزیر باید کاندیداها را شناسایی کرد؛ تا در مرحله بعد انتخاب انجام شود. نامزدها را می توان از راه سطح سواد؛ مطالع آثار؛ مطالعه بروشورهای تبلیغاتی؛ سخنرانی نامرد؛ مصاحبه؛ و شناخت طرفدارانش می توان شناسایی کرد که چند مرده حلاج است. یکی از راه های شناخت توجه به موضع مخالفان نامزد است؛ تا یک طرفه به قاضی نرفته باشد؛ پس تحلیل مجموعه عوامل در خواهد یافت که چه کسی می تواند آرمان های او را براورده کند.  

4.   ارزیابی و انتخاب

در این مرحله با ملاحظه وظیفه ملی، اجتماعی، وجدانی و دینی؛ مجموعه عوامل را به دقت و سواس بررسی کند و از آگاهان مورد اعتماد بپرسد و کسی را انتخاب کند که شرایط فوق را داشته باشد و بتواند اهداف تعیین شده را برآورده سازد.

انتخاب آگاهانه مراحل فوق را دارا است. در برابر انتخاب آگاهانه، انتخاب غیر معیاری و یا انتخاب کور است. به این معنا که انتخابی بدون روشنایی چراغ خرد و وجدان انجام گیرد. به این معنا که فلانی چون از قریه من است؛ چون پسر خاله من است؛ چون از دسته قومی من است من او را انتخاب می کنم؛ این انتخاب بی دلیل و به دور از دایره روحانی و روشن خرد و وجدان است.

البته اگر این فردی که ویژگی­های فوق دارد و از قوم و قبیله انتخاب کننده باشد هرگز حمل بر انتخاب کور نشود؛ یا اگر دو نامزد شرایط مساوی دارند؛ علایق منطقه­ای و  فامیلی و.... طبیعی است و هیچ اشکالی ندارد.

امیدوارم بتوانیم گامی جهت نهادینه سازی فرهنگ دموکراسی برداریم.