هزاره ها و مشارکت آگاهانه در انتخابات

 قسمت اول:  

همزمان با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات در کشور، صف آرائیها و جبهه گیریهای انتخاباتی نیز تشدید می گردد. کاندیدان مطرح که مردم اکثرا گذشته و کارکردها و عملکردهای آنهارابخوبی میدانند، در اینروزها بشدت مصروف کمپاینهای انتخاباتی خویش اند و سعی می کنند حمایت و طرفداری مردم را ولو از طریق مهامانیهای پرمصرف در هوتلهای مجلل و توذیع پول نقد بخود جلب نمایند. مطابق گزارش بی.بی.سی که بیشتر از ده روز قبل پخش شد،  داکتر عبد الله عبد الله (1) تا ده روز قبل بیشتر از ده میلیون افغانی را صرف کمپاین انتخاباتی اش نموده و داکتر رمضان بشردوست یگانه کاندیدی است که کمترین مبلغ (ده هزار افغانی) را در کارزارهای انتخاباتی اش بمصرف رسانده است. بگفته خودش، حتی یک تصویر3/4رنگه شان در هیچ گوشه شهر کابل به چشم نمیخورد. اما با اینحال، خیلی مطمئین است که در انتخابات پیروز شود.

 در این نوشته سعی می شود منافع و حقوق هزاره ها بعنوان یکی از اقوام عمده در انتخابات بررسی گردد و سپس این موضوع ببحث گرفته خواهد شد که این منافع و حقوق در پیروز شدن و بقدرت رسیدن کدام کاندید بیشتر تامین و حفط خواهد شد. تا زمانیکه ما نتوانیم منافع و حقوق خویش را تعریف نمائیم و احترام گذاشتن و نادیده گرفتن آنرا از جانب رئیس جمهور آتی - حال هرکی میخواهد باشد- پیش بینی نکنیم، قطعا رای دادن ما  آگاهانه و خردمندانه نخواهد بود و بیشتر شباهت به چنگ زدن در تاریکیها خواهد داشت .

 آنچه که هزاره ها در حکومت آتی آنرا میخواهند اینست که بعنوان یکی از چهار قوم عمده در کنار سایر اقوام، دسترسی بلاواسطه به منافع و منابع مشترک ملی تحت اداره یک حکومت واقعا ملی را داشته باشند. از لازمه دسترسی مستقیم و بلاواسطه به منابع ملی اینست که هزاره ها مجبور نباشند و یا کسان دیگر چنین شرایطی را برای آنها بوجود نیاورند تا سهم و دسترسی هزاره ها در قدرت و مشارکت ملی از طریق آنها تعریف و تعیین گردد. بعبارت دیگر، سهم هزاره ها نباید از آدرس دیگران تعریف گردد.

 در دوران هفت سال حکومت کرزی هزاره ها توانستند بطور محسوس و قابل توجه در عرصه های مختلف حیات احتماعی و سیاسی پیشرفت نمایند. بطور مثال، یکتعداد جوانانیکه امروز ولو به اندازه تعداد انگشتان دست در وزارتخانه ها و سایر ارگانهای دولتی و غیر دولتی شامل وظیفه اند در حقیقت در طی همین چند سال اخیر بارور شده و جذب این موسسات شده اند که شاید در دوران رژیمهای قبلی، قطع نظر از حضور و عدم حضور جامعه جهانی، این زمینه عملا برای جامعه هزاره فراهم نبود. ولی درعین حال این نکته را نیز نباید فراموش کرد که کرزی با یک اداره قوی و کارآمد و با استفاده از حضور و کمکهای سرازیر شده جامعه بین المللی، میتوانست کارهای بمراتب بهتر برای هزاره ها و سایر اقوام کشور انجام دهد. اداره کرزی و سیاستهای خارجی و داخلی اش دارای کم و کاستیهای فراوان بود. اما آنچه که شخص خود کرزی، نه تیم و همراهانش، را از سایر کاندیدان مطرح متمایز می سازد اینست که کرزی در مقایسه با دیگران بشمول رژیمهای سابق کمتر متعصب و فاشیستی بوده است. صرفا همین تمایز کرزی کافی بوده است که بگوئیم هزاره ها توانسته از فضای نسبتا باز سیاسی و اجتماعی دوران حاکمیتش استفاده نموده و به یک مرحله قابل توجه از رشد و انکشاف رسیده اند.

 دوکتور اشرف غنی احمدزی شخص با کفایت و برخوردار از دانش عالی مدیریت  است، اما متاسفانه در اندیشه ها و سیاستهایش تعصب دارد و گرایشات پیدا و پنهان شان به حزب افغان ملت ممکن است مانع سیاستها و ایجاد «اداره کار آمد و سالم» گردد. از این لحاظ باور نمی کنم با راه یافتن شان در کرسی ریاست جمهوری جامعه هزاره بتواند تغییرات و دگرگونیهای عالیتر را تجربه نماید. واقعا جامعه افغانی شدیداً دستخوش تعصبات قومی و بعضا مذهبی در گذشته و حال بوده است و امروز این کشور نیاز به کسی دارد که این مسیر را با یک دید باز و روشن و اداره ملی و منصوب به همه تغییر دهد، نه اینکه بر شدت این تعصبات و تحجر اندیشی بیفزاید.

 داکتر عبد الله عبد الله را نمیتوان بر اساس شعارها و فریادهای ظاهری اش قضاوت کرد. پیشینه افراد و عملکردهایش از لحاظی مبنای درست قضاوت انسانهارا تشکیل میدهد. شعارهای ظاهرا حق به جانب و معصومانه ممکن است ذهن یکعده افراد را با سرپوش گذاشتن بر عملکردهای شیادی و منافقت آمیز گذشته تسخیر نماید. ولی بخش اعظم جامعه را نمی شود فریب داد. پیشینه های اخیر جناب عبد الله به دوران حیات احمد شاه مسعود و سپس جلوس نمودن شان بر کرسی وزارت امور خارجه کشور در اوایل حکومت انتقالی کرزی برمیگردد که همه میدانیم حضور هزاره ها در این وزارت نزدیک به صفر تقلیل داده شد و نفوذ سادات که در مقایسه با تعداد نفوذ هزاره ها از تعداد انگشتان هردو دست تجاوز نمی کند سهم بمراتب بیشتر در این وزارت خانه داشتند. از سوی دیگر، تبانی گروه سادات با تاجیکها علیه هزاره ها و« استفاده ابزاری واقع شدن آنها توسط تاجیکها» و در رأس آن احمد شاه مسعود که استاد سیاست شیادی و منافقت پروری بود که بعدها این طرح و تفکر شیطانی را برای متاخرینش آموخت و آنرا بعنوان کلید موفقیت به دیگرانش توصیه نمود، ابلیسی عمل نمودن گروه سادات در میان هزاره ها و بالاخره آشکارا همدست شدن با آنها و فعال نمودن کمپاینهای انتخاباتی عبدالله عبد الله در غرب کابل در قالب تبانی، هیچگونه شکی را برای راه یافتن عبد الله در قصر ریاست جمهوری بعنوان«عنصر مضر و نامطلوب برای هزاره ها» باقی نمیگذارد. ممکن است گفته شود که همدست شدن گروه سادات با تیم کمپاین داکتر عبد الله یک ائتلاف است تا تبانی. درجواب باید گفت: با اندک توجه و کنجکاوی، هرکس میداند که تبانی این دو گروه دارای پیشینه های طولانی است که در تحولات و معادلات گوناگون سیاسی بطور پیدا و پنهان تجلی یافته است و این نیاز به استدلال ندارد. یقینا اگر عبد الله در انتخاب پیروز شود، موقعیت کنونی هزاره ها با حمایت از گروه سادات و انتصاب عده از آنها در پستهای دولتی بعنوان نمایندگان هزاره، تضعیف خواهد شد. آنوقت هزاره ها مجبور خواهند شد که از طریق آنها در برنامه ها، سیاستها و فعالیتهای دولت مطرح و نمایندگی شوند. علاوه براین، تاجیکها نیز آنقدر تکتاز و متمرد خواهند شد که مجال برای رشد و ارتقاء موقعیت سیاسی و اجتماعی هزاره ها بعنوان رقیب ممتاز سیاسی-اجتماعی نخواهد داد و دقیقا همان سرکشی و ماجراجوئی های جنون آمیز را که در اوایل دوره حاکمیت کرزی مداوم به نمایش می گذاشتند، دوباره با راه یافتن عبد الله عبد الله در قصر ریاست جمهوری آغاز خواهند نمود. مطابق قانون انتخابات، مسئولین دولتی بشمول والی و ولسوالها نمیتوانند از کاندید خاص حمایت کنند. عطا محمد نور، والی بلخ، از داکتر عبد الله حمایت نمود که این عمل در حقیقت نقض قانون انتخابات است. بدنبال این، حامد کرزی از والی بلخ خواست که از سمت شان کناره گیری کند و عطا محمد نور از این فرمان سرپیچی نمود. بعضی برادران تاجیک از سرپیچی  و نافرمانی عطا محمد نور با غرور و نوعی افتخار یاد می کنند. گویا اینکه نا فرمانی و سرپیچی از رئیس جمهور با این شیوه که « اگر قدرت و زور داری، بیا برکنار کن مرا» افتخار است! هنوز که سرنوشت عبد الله عبد الله معلوم نیست و صرفا در سرحد یک کاندید مطرح است، برادران تاجیک اینقدر ماجرا جوئی و تمرد می کنند و قضیه زیر پا گذاشتن قانون توسط عطا محمد نور  جنگسالار را با افتخار یاد می کنند و برای خود غرور و افتخار  تلقی می کنند. کاملا واضح است که اگر این کاندید به ریاست جمهوری برسد، ماجراجوئی و تکتازی آنها تا سرحد جنون پیش خواهد رفت.  

   ۲۸ سرطان ۱۳۸۸

  _______________________________________________________________________

(1)- گفته می شود بخش اعظم هزینه کمپاینهای انتخاباتی داکتر عبد الله از جانب بعضی کشورهای همسایه  تمویل می شود و این کشور براساس منافعی که در رئیس جمهور شدن عبد الله  در افغانستان دنبال می کند، نهایت سعی دارد تا جناب عبد الله عبد الله در انتخابات پیروز شود.