«بهانه آفرینش! (2)»

طلوع خورشید خاتَم نبوی و ظهور ماهتاب فقاهت جعفری 
و هفته وحدت بر همگان خجسته باد !

محمد محرم اسرار عشق است*** محمد مطلع انوار عشق است
ز «صادق» زنده گردید دین «احمد»*** که «جعفر» دانشش، سردار عشق است
عصاره ای هدایت! 
بی گمان جوامع انسانی این روند تکاملی عظیم و پیچیده را با فراز و فرود های فراوانی پشت سر گذاشته اند. تکاملی که در عرصه ی مادی و دنیوی، وی را به مدنیت رسانده و به مرور مسیر پیشرفت را طی نموده اند. تا جای که امروزه قله های سر به فلک دانش ها را یکی پس از دیگر فتح میکنند! در این راستا چه بسا انسان های خداگونه ی که در شاهراه بی مانند کمال معنوی گامزن بوده اند. باید پذیرفت که فرستادگان الهی، بیدارگران و ناجیان پیغام آور در این میان نقش برجسته و بی نظیری داشته اند. در نهایت به این باور می رسیم که حتی همین پیام آوران خود نیز، به گونه ی جاده ای تکامل را طی نموده اند. گرچند همگان نور و مشعل هدایت اند. اما، می توان گفت:
«انبیای پسین، همواره مکمل رسولان پیشین، بوده اند!» 
اینجا وقتی انسان در مسیر پیمایش هستی به «بلوغ» آدمیت نزدیک میگردد؛ حکایت ارسال رُسُل و اعزام انبیأ هم به پایان راهش میرسد. بدین سان؛ آخرین پیام آور و فرستاده ای الهی از سرزمین تفتیده و جهل آلود حجاز، پا به عرصه ی وجود می گذارد، تا هم خاتِم پیامبران باشد و هم خاتَم هادیان بر خلق! پس این «خاتم پیغام بران» کسی باشد که بتواند برای همیشه ی تاریخ، با مشعل آیین اش روشنگر جاویدان راهی آدمی به وادی هدایت و نجات گردد! یعنی راهنمایی ابدی انسان به جهان رستگاری! یعنی هدایتگر خلق به کمال مطلق! یعنی راهبر آدمی به نهایت هستی! چنین انسانی باید در نوع خود کامل ترین باشد. اگر بخواهیم پیام آوران الهی را انسان های کامل و هادیان خلق بدانیم؛ بی گمان «ختم رسولان» باید عصاره ای این «هدایت و کمال» باشد. بی شک، چنین کسی«بهانه ی خلقت» و «ادامه ای هستی» است، که اگر نبود آفریده ای، نیز نبود؛ چرا حق خود فرمود:
«لولاک ما خلقت الافلاک!؟» 
عصر دوم هدایت !
این درست که با «رسالت» تدوام می یابد؛ اما، با پایان دوران «رسالت» ؛ «هدایت» هرگز به پایان نخواهد رسید! چرا که «هدایت» سنت جاویدان و ابدی الهی است، نمیشود که در نیمه راه به آخر رسد! حال پرسش این است: اگر در پی کوچ ابدی رسول خاتم، که عصر ختم پیامبران است؛ «هدایت» خلق همچنان ادامه یابد! زمامدار این «هدایت ابدی»، چه کسانی خواهد بود؟ تردید نباید کرد که «هدایت ابدی» بدون تدوام «هادی» ابتر و ناکارا خواهد بود! پس باید با آغاز «عصردوم هدایت» کسانی زمامدار هدایت خلق به سوی حق گردند، وگرنه سنت پایدار حق، خدشه دار خواهد شد.
اکنون که «عصر هدایت نخست»(عصرپیامبران) با رحلت آخرین پیامبر، پایان یافته است؛ بر اساس سنت ابدی الهی در هدایت مداوم خلق، باید هادیان دیگری زمامدار این«هدایت جاویدان» گردند! وگرنه از عدالت الهی بدور و از سنت خدایی بعید، که مردمان دوران های پسین پس از «عصر نخست هدایت» همچون: گله ای بی شبان به حال خود رها شده و همانند: امت های پیشین هادی و ناجی نداشته باشند!؟ هرگز این گونه نیست و نخواهد بود؛ زیرا، سنت الهی این گونه جاری و ساری است که در آغاز «عصر دوم هدایت» هادیان جدید هدایتگر امت باشند و ناجیان نو ناجی انسان! بدون تردید؛ این اراده ای خدشه ناپذیر الهی است که «امامت» تدوام «رسالت» باشد و زمامدار «هدایت» !
جریان جاویدان!
«امامت» همان آب حیاتی است که از برکه ی «غدیر» جوشید؛ در سالهای سخت و سرد «سکوت» همدم چاه های نخلستان گردید؛ در خلافت برابری «حیدر» از نخلستان «عدالت» کوفه اندکی به بار نشست؛ در اصلاحگاه جمل، صفین و نهروان «چشمان فتنه» را از حدقه های بی خردان جاهل، فرو کشید؛ با صبر و بردباری «حسن» صلح و سلامت اسلام(تشیّع) را به ارمغان آورد؛ در قربانگاه «نینوا» با تیغ جهل و ستم از قفا سربریده شد، تا خونش، آب حیات نهال آیین احمدی باشد! ؛ با مناجات شبهای تار و سحرگاهی«سجاد» در عصر خفت و خفقان، همچون شمعی در سوز و گداز خدا و خلق سوخت؛ در حیات«باقر» دانه های دانش و معرفت شکافت؛ در عصر«صادق» با بنیانگذاری «دانشگاه عظیم» بذر دانش و دین به بار نشست؛ این گونه، خورشید علم و فقاهت با پی ریزی «نخستین مذهب»(جعفری) به جهان تابید و همچون مشعلی فروزان، روشنی بخش هزاران دانش پژوه از وادی جهل و ضلالت به جهان علم و معرفت گردید! این گونه بود که صداقت علمی «صادق آل رسول» آیین محمدی را بیمه کرد و بنیان «تمدن عظیم اسلامی» را پایه ریزی نمود.
آری این «سنت الهی» است که در پایان «عصر رسالت»
«هدایت امت» با «زلال امامت» تا ابدیت هستی
جاری و ساری باشد!

20/10/1392- قم - مصطفی خرّمی