سوغات  دیار سخی (2)

ملک پکه و پوستین!؟

از تاشقرغان که بگذری دشت وسیع، صاف و همواری پیش پایت گشوده میشود. از اینجا تا شهر مولا راهی چندانی نیست و این آغازین بخش از سرزمین بیابانی و صحرایی است که شهر «مولا علی» در کناره آن قرار دارد. شروع دشت مشهور «ترکستان» و دیاری که به دلیل هوایی بسیار ناپایدار خویش، به «ملک پکه و پوستین» معروف است!؟ البته، این توصیف چندان بی دلیل نیست؛ هرگاه، خودت مدتی در مزار ساکن شوی به روشنی این تغیرات ناگهانی آب و هوایی را شاهد خواهی بود، سرانجام ما بعد ساعت ها سفر، شام روز چارشنبه به «ملک پکه و پوستین» گام گذاشته و به شهر مولاعلی(ع) رسیدیم .

شهر سخی!

برای من از قدیم الایام بسیار جالب و بسی شگفت انگیز بوده، که مولا علی(ع) در دیار خراسان، بیشتر به «سخی» شهرت دارد، تا بنام اصلی خودش! اگر از هر هموطن شیفته مولا بپرسی همگان «سخی» و زیارت آن را در کابل، مزار و دیگر جاها بخوبی می شناسند. اما، شاید کمتر کسی بداند که «سخی» در واقع کنایه از مولا علی(ع) است. تاریخ خوانان به خوبی میدانند که مردم این دیار از همان آغازین روزگار اسلام به محبت اهلبیت(ع) و عشق علی(ع) خو گرفتند و این دوستی جزی از جان، خون و باور شان گردید.

به دلیل همین ارادت دیرینه و قلبی است که در این دیار همه ای عجایب طبیعی همانند: بند امیر و... را به مولا نسبت داده و در هر دیاری زیارتگاهی را به نامش ساخته اند. زیارتگاه سخی در کابل و روضه ای شریف در مزار، از مشهور ترین آنهاست. شهر مولا (مزار شریف) شاید از بهترین شهرهای کشور باشد، حتی بهتر از هرات! پیداست که دولتمردان کشور از قدیم تا کنون به این شهر عنایت خاص داشته اند. شاید مهمترین دلیل در این بذل توجه همانا وجود روضه شریف و آرامگاه منسوب به مولای متقیان، سرور آزدگان و نماد عدالت و برابری امام علی (ع) بوده باشد.

جالب آنکه اینجا همه به قانون احترام میگذارند. خیابان ها و کوچه ها به طور منظم نامگذاری شده، تابلو دارند. چراغ ترافیک منظم و مرتب کار میکند و همگان از پیاده و سواره آنرا رعایت میکنند. نظافت و صفایی این شهر نیز بدک نبوده، میتواند قابل قبول باشد. بازسازی و نوسازی در گوشه گوشه ای این شهر گرچند با کندی اما جریان دارد.

روضه شریف آرامگاه کیست؟

بر سر درب ورودی این مرقد شریف این شعر حک شده است.

گویند که مرتضی علی در نجف است*** در بلخ بیا بیبین چه بیت الشرف است

جامی نه عدن گویی و نه بین الجبلین*** خورشید یکی و نور او هر طرف است.

گویند: امام صادق(ع) از ابومسلم میخواهد که صندوقی را که جسد مطهر امام علی(ع) در آن قرار دارد، از نجف به جای امنی منتقل کند، تا از دستبرد بنی امیه بدور ماند. ابومسلم آنرا به سمت خراسان انتقال داده و در دهکده «خواجه خیران» در نزدیک شهر تاریخی بلخ روی تپه ای مدفون و پنهانش میکند. تپه ای که بعد ها به «تپه علی» شهرت می یابد. گویند سالها بعد، (بار اول) در زمان سلطان سنجر سلجوقی، این آرامگاه کشف شده است. ولی در تهاجم مغول محبان امام علی(ع) آثار این آرامگاه را محو میکنند، تا از دستبرد مغولان در امان ماند.

این روضه شریف بار دیگر در سال859 هجری، توسط سلطان حسین بایقرا کشف و بارگاه کنونی بر آن ساخته شده و نخستین گنبد کبود آن توسط عبدالمؤمن خان ازبیک از امیران شیبانی بنا گردیده، که از آن پس به «گنبد کبود» نیز شهرت یافته است. کاشی کاری این بنای زیبا در سال 1287 هجری، توسط استاد سمیع سمرقندی که ظاهراً خود از شیعیان مولا بوده، با مهارت بسیار و با زیبایی خیره کننده به پایان رسیده است. زیبایی شگفت آوری که هر بیننده را مجذوب و مسحور خویش می نماید! آنگونه که پیداست تمام شاهان افغانی هرکدام در زمان حاکمیت خویش، به این روضه شریف توجه خاص داشته و هرکدام به سهم خود چیزی بر زیبایی آن افزوده و یا حداقل خرابی های احتمالی آن را ترمیم نموده اند.

این مهم نیست که این آرامگاه واقعا از امام است یا از یکی از اعقاب وی که همنام ایشان بوده است. بلکه، حقیقت آن است که «مسجد گنبد کبود» شهر مزار شریف یا «روضه شریف» منسوب به امام علی(ع) امروزه به نماد جالب و جذابی از دین، مذهب و امام علی(ع) تبدیل گشته و یکی از جاذبه های شهر مزارشریف نیز به شمار میرود. مهم ارادت تمام هموطنان به این بارگاه شریف است، که مخلصانه به یاد امام شان به آنجا روی آورده با اردات وصف ناپذیر سر بر آستانش می سایند. بدون شک این روضه شریف به نماد بارز وحدت میان فرق و مذاهب اسلامی نیز مبدل گشته و همین مسأله اهمیت آن را صد چندان کرده است.

مهماندار سخی در شهر سخی!؟

حقیر بازدید از روضه شریف سخی را، مرهون خوارزده عزیز مدیر صائیب روح الله خان شفایی است که با سخاوتمندی تمام در آغاز با کباب خوشمزه ای مزاری، مهمان مان کرد و بعد با هم راهی روضه شریف گشتیم؛ جای همه ای دوستان در این ضیافت پر مزه و جالب خالی خالی !

به راستی دیدار از «مسجد کبود» یا «روضه شریف» سخت برایم جالب و جذاب بود. اصلاً باور پذیر نبود که در بخشی از کشور خرابستان من این همه ظرافت، زیبای و جذابیت همه در یک بنا نهفته باشند. این بنا آنقدر حقیر را مجذوب و فریفته خود نمود که ناخودآگاه بارها به زیبایی و قشنگی آن از ته دل اعتراف نموده و با حالت نیمه فریاد تعجب خویش را ابراز داشتم. بدون مبالغه باید اعتراف کرد که زیبایی سحر انگیز این حرم وصف ناپذیر و کم نظیر بوده و به یقین با تمام بناهای مشابه تنه زده و میتوان گفت: حتی بر آنها برتری دارد!!؟ . دیدار از روضه شریف بسیار خوشایند و خاطره انگیز بود. امید که همه ای دوستان بتوانند. روزگاری از آنجا بازدید داشته باشند.

 جالب تر آنکه تمام دیوار های بنای روضه همراه با چهار درب ورودی آن، بطور کامل از نقش و نگار های کم نظیر کاشی پوشیده شده اند. نقش های حیرت انگیز و متفاوتی که با صدها طرح و رنگ خود نمایی میکنند! بخصوص درب شمالی آن با دو منار بزرگ دیدنی و سحر انگیز است. مرقد مطهر را ضریح زرّینی در بر گرفته که نظر هر تازه واردی را به خود جلب میکند. دو گنبد کبود یا فیروزه ای که در کنار هم سقف روضه را پوشانده اند، یکی بر روی مرقد شریف و دیگری در دهلیز جنوبی آن به سمت دروازه شادیان قرار گرفته است. رواق داخلی این گنبدها با نقاشی های خیال انگیز با رنگهای شاد و با طروت زینت یافته است. اطراف روضه را صحن های زیبایی مفروش با سنگ سفید در بر گرفته است. در ضلع غربی روضه شریف کبوتر خانه حرم قرار دارد که در آن هزاران کبوتر زندگی میکنند. جالبتر اینکه کبوتر ها همگی در یک اندازه و همگی کاملاً به رنگ سفید هستند!؟ در اطراف حرم و صحن ها، حلقه ای دیگری از پارک های زیبا، با انواع درخت و گل های زینتی ساخته شده اند که بر قشنگی روضه شریف بیش از بیش افزوده اند. خلاصه اینکه: روضه شریف به شکل حلقه ای و همچون خورشیدی در مرکز شهر مزار میدرخشد! خورشیدی که خیابان های انشعابی از آن همچون شعاع این خورشید، به هر سمت کشیده شده اند.

این بارگاه عظیم سخت مورد احترام مردم بوده و همگان هنگام ورود کفش ها را از پا درآورده و همه جا پا برهنه راه میروند. «ایشان ها» طایفه از مردم ازبیک تبار هستند که نسل در نسل مقام تولیت روضه شریف را بخود اختصاص داده اند. اینان در داخل روضه شریف و در کنار ضریح بساط رمالی، دعا خوانی و تعویض نویسی شانرا پهن کرده اند و از صداقت مردم سؤ استفاده نموده و جیب های حریص شانرا از کمک های مردم خوشباور پر کرده زندگی راحت و آرامی دارند. ایشان ها گرچه ادعا دارند که نسب شان به مولا علی میرسد. اما، به نظر میرسد که این ادعا بیشتر برای کسب حقانیت در تصرف روضه شریف و نیز جلب کمک های بیشتر مردم باشد، تا واقعیت های تاریخی!؟ ایشان ها در واقع بقایای فرقه ای صوفیه اند که گاه گداری در داخل روضه شریف مراسم ذکر شان را برپا نموده و با هم دم میگریند: هو هو هو هو هو هو... .
ادامه دارد... .