درد دلهای نمایندگان غزنی تمامی ندارد!
درد دلهای نمایندگان غزنی تمامی ندارد!
غزنی 24 حمل بعنوان مرکز فرهنگی جهان اسلام نامگذاری شد. نماینده سازمان فرهنگی، علمی و آموزشی کنفرانس اسلامی بطور رسمی این لقب را به ولایت غزنی اعطا کرد و در این مراسم تعدادی از نمایندگان کشورهای اسلامی شامل وزیران و سفرای آنها شرکت کردند و رییس جمهور نیز در پیامی بر پاسداری از فرهنگ گذشته غزنی تاکید کرد و باز شناسی این ولایت را یک ضرورت دانست.
http://karimi2.persiangig.com/2.jpg
با وجود این که از کشورهای جهان در جشن غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام از سوی یونسکو، شرکت کرده بودند؛ ولی رئیس جمهور افغانستان و معاونین ایشان در این جشن شرکت نکرده بودند.! سخن در این است که آیا جشن برگزار شده مطابق خواسته های مردم اجرا شده یانه؟ مردم بر این باور بودند که رئیس جمهور و کابینهی وی در این مراسم شرکت می کنند، نیامدن وی در این مراسم، مردم غزنی را بسیار نگران و ناراحت کردند؟ آیا میتوان شرکت نکردن وی را در این مراسم، بی اعتنایی رئیس جمهور به این ولایت دانست؟ و همین بی توجهی رئیس جمهور و کابینهی وی، عدم توجه به امنیت غزنی نخواهد بود؟. پاسخ این چرا ها را از سخنان وکلای غزنی میآوریم.
وکلا و نمایندگان غزنی برخی به صورت اجمالی و برخی صریح اظهار ناراحتی کردند. اقای رحمانی یکی از نمایندگان این ولایت میگوید:
( رییس جمهور کرزی به دلیل عدم درک مفهوم عمیق (جشن)، حضور نیافت. امروز زمامداران ما کوچکتر از آن هستند که مفهوم این عنوان را درک کنند به این سبب که در طول 11 سال گذشته از کارهای بسیار عمیق و عظیم فرهنگی حمایت نکردند. )
عارف
رحمانی در پاسخ به این سوال که چرا رییس جمهور در این مراسم شرکت نکرد؟
می گوید: (شاید رییس جمهور نگران امنیت خود بود و از سوی دیگر پیام رئیس جمهور نیز
مفهوم عمیقی داشت اما رییس جمهور این مناسبت را در حدی که حضور او ضروری بود، در
نظر نگرفت اکثر زمامداران امروز ما کسانی هستند که نسبت عمیقی با فرهنگ ندارند و
امر فرهنگ را جدی نمی گیرند شاید اندازه فرهنگ را درک نمی کنند و از سویی دیگر
بیشتر بحث ها سیاسی شدهاند و حتی بحثهای فرهنگی را با دید سیاسی میبینند و درجه
بندی می کنند.)
یکی دیگر از نمایندگان این ولایت شاه گل رضای است. وی در ادامه صحبتهای خود( غزنی شهری که در گذشته مهد پرورش بزرگان بسیاری بوده است که از جمله آنها میتوان به ابوالفضل بیهقی، ابوریحان بیرونی، حکیم سنایی غزنوی، منوچهری و مسعود سعد سلمان اشاره کرد. اما جزر ومد تاریخ بار دیگر رنگ و بوی دیگری به این شهر بخشید و پس از دورانی در فراموشی غزنی بار دیگر توجه جهانیان را به خود جلب کرد و طی مراسمی بعنوان پایتخت تمدن و فرهنگ اسلام به جهان معرفی شد، اما آیا اقداماتی هم برای آمادگی هرچه بیشتر این شهر برای نام گذاری به عنوان پایتخت جهان اسلام انجام شده است؟)
می گوید: ( بنده شخصا همواره در مورد ناملایمتهایی که نسبت به ولایت غزنی صورت گرفته است اعتراض کردهام همان طور که بسیاری از نمایندگان پارلمان نیز چنین کردهاند و سند و شواهد این اعتراضات در رسانهها موجود میباشد. من این را قبول دارم که شاید مساله غزنی در برابر اولیتهای رئیس جمهور از اهمیت زیادی برخوردار نباشد اما باید این نکته را هم به یاد داشت که چنین روزها و چنین اتفاقاتی هرروز در کشور رخ نمیدهد و باید اهمیت اینگونه مسایل را نیز در کنار سایر مسایل حکومتی درنظر گرفت آنهم در شرایطی که همه روزه شاهد اتفاقات ناخوشایند هستیم که روح هر انسانی را آزرده میکند. لذا زمانی چنین اتفاقاتی در کشور رخ میدهد تا مردم برای زمانی ولو کوتاه بتوانند از مشکلات خود فاصله بگیرند و شرایط کنونی افغانستان را به گذشتهی درخشان فرهنگی آن پیوند دهند باید قدر آن را دانست و اهمیت آن را به خوبی درک کرد.)
http://karimi2.persiangig.com/1.jpg
نمایندهی دیگر ولایت غزنی اقای سجادی، در ادامه صحبتها (شماری از ولایتهای کشور دارای آبدات تاریخی میباشد که غزنی در میان شهر های افغانستان دارای نقش ویژه در جهانگردی است اما امنیت نقش مهمی در حضور جهانگردان و رشد اقتصادی این ولایت خواهد داشت که از چند سال پیش به این سو ناامنی از چالشهای مهم در این ولایت است.) ناراحتی خود را این گونه بیان می کند :
ما انتظار داشتیم که در روز دوشنبه کابینهی دورهای دولت افغانستان در غزنی بعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزار میشد شرکت کنند. وی در باره اینکه آیا نیامدن رییس جمهور افغانستان و معاونین ایشان به این مراسم دلیل بر این ادعا است؟
میگوید: (نیاز به گفتن نیست اما این امر با
گلایهمندی وطنداران غزنی حتما همراه است.
وی در ادامه در مورد اینکه آقای وردک دلیل نیامدن رییس جمهور و هیات همراه را
داشتن مصروفیتهای مهم دیگر مطرح کردند. اقای سجادی نماینده پارلمان ولایت غزنی
گفت: این مصروفیتها همیشه وجود داشته است و هیچ چیز مهمتر از جشن ملی و فرهنگی
مرکز ثقافت اسلامی غزنی نیست. ما انتظار داشتیم که در روز دوشنبه کابینه ی دوره ای
دولت افغانستان درمراسم غزنی بعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزار میشود شرکت کنند)
وی در ادامه گفت : با جو سازیها و فضای منفی ایجاد شده بیرون غزنی ایجاب میکرد که حتما رییس جمهور یا معاونین ایشان در این مجلس شرکت میکردند.
http://karimi2.persiangig.com/3.jpgخخت
این گوشهای از ناراحتیهای نمایندگان غزنی بود که در بالا آورده شد. به هر حال، غزنی متعلق به مردم افغانستان است نه تنها به مردم غزنی ، بنا بر این بهتر بود، مردم افغانستان اعم از ریاست محترم جمهور و یا معاونین ایشان در این جشن شرکت میکردند تا مردم و نمایندگان این ولایت، گلایمند نشوند و باعث نشود که تحلیلها و تفسیرهایی در این باره صورت بگیرد. اگر در حال حاضر اطراف غزنی و مسیر راه این شهر، امنیت کامل ندارد؛ همهی مردم و از هر قوم از این ناحیه ضرر میبینند؛ تنها ملیتی خاص ضرر نمیبیند. اگر در این مراسم اتفاق خاصی رخ میداد، حتما ملت و شخصیتهای سیاسی برداشتها و تحلیلهایی میکردند. چنانکه در بازسازی و نوسازی غزنی و آماده کردن غزنی، تحلیلها و برداشتهای مختلف کرده و درجاهای مختلف، اظهار نظر میکردند.
بنا بر این مسئولین و دولتمردان افغانستان نباید بهانهای بدست دشمنان قسم خوردهای این کشور بدهند؛ تا از این آب گیلآلود، ماهی مقصود را در یافت نمایند و اختلاف و تفرقه در میان مردم این کشور دوباره حاکم سازند. در نتیجه ریاست جهمور و شخصیتهای این کشور خود به وضوح میدانند که مردم این سر زمین، طی سی سال جنگهای خانمانسوز، درد و رنج، تمام وجودشان را فرا گرفته است و بدانند که مردم این کشور برای آوردن امنیت و آرامش در این کشور، بهای سنگین که صدها شهید و معلول باشد؛ پرداختهاند و نخواهند گذاشت چیزی را که با بهای سنگین بدست آورده به راحتی از دست دهند و خون شهدا زیرپا شود.
بنا بر این برخورد مهربانانهای مسئولین دولتی و رهبران و اساتید دانشگاه این کشور، با مردم زحمت کش و فدا کار و دانشجویان، مرحم برآلام و دردهای آنان خواهند بود. خواسته مردم و فرزندان مردم از شما اصلاح رفتاری نجات پرستانه، مدیریت صحیح پستهای دولتی ، برخورد در شأن انان و آوردن امنیت در آن سر زمین میباشد و این در خواست مردم وظیفه هر دولت است ولیکن متأسفانه هنوز دولت افغانستان به این مهم عمل نکرده است . نه امنیت را برای مردم این کشور فراهم آورده و نه برخوردهای نجات پرستانه در این کشور اصلاح شده است. نمونهی عینی آن اعتصاب غذای دانشگاه علوم اجتماعی کابل است که در هفته گذشته عدهای زیادی از دانشجویان اعتصاب غذا کردند که این اعتصاب غذا به مدت هشت روز دوام پیدا کرد و بسیار از دانشجویان در شهرهای دیگر نیز به آنان همکاری کردند و دانشجویان افغانیستانی مقیم ایران (قزوین ) طی اطلاعیهی اظهار همدردی خود را با دانشجویان معترض کابل اعلام نمودند.