همکاریهای اقتصادی، انتقال پول و روابط فامیلی در بین هزاره ها در زمان مهاجرت

شهر کویته از نظر اقتصادی و مهاجرتی، در زمان جنگ های داخلی و اوج مهاجرتهای هزاره ها مرکز مهمی برای هزاره ها بشمار می رفت. اکثر مسایل اقتصادی میان مهاجرین هزاره ها در ایران و هزاره جات در شهر کویته حل می گردید. اکثر حواله داران و تجاران بزرگ و کوچک حد اقل یک مرکز حواله داری و تجارتی در شهر کویته داشتند. با شکست طالبان و رفتن تجاران به کشورهای حاشیه خلیج و کشورها و قاره های دیگر و پراکنده گی مهاجرت هزاره ها شهر کویته دیگر مثل گذشته نیست. تعداد زیادی از هزاره های شهر کویته به استرالیا و تجاران آن به امارات متحده عربی و کشور های حاشیه خلیج و قاره های دیگر رفته اند. 

نفوس هزاره ها در شهر کویته بالغ بر 400 هزار نفر می گردد. هزاره های شهر کویته با آنکه بانظم و پر امن ترین قوم بوده است، ولی با آنهم همیشه بخاطر جایگاه و مقامی که در عرصه های مختلف بدست می آورند، با بلوچها و پشتونها در رقابت می باشند. بلوچها چون خود را صاحب اصلی ایالت بلوچستان می دانند، به هیچ صورت برای شان قابل قبول نیست، که هزاره ها در عرصه های سیاسی حرفی برای گفتن داشته باشند. و با نفوس کمتری که دارند، در برابری با بلوچها قرار بگیرند. از طرف دیگر رقیب دایمی هزاره ها در عرصه های اقتصادی و تجاری پشتونها می باشند. پشتونها چون اکثریت را در شهر کویته تشکیل می دهند و بازار اقتصادی نیز در کنترول آنها می باشد. برای شان قابل قبول نیست، که هزاره ها با تلاش و مدیریتی دقیقی که در کارهای اقتصادی شان دارند. بازار کار را از دست شان بربایند.

در بخشهای قبلی ام دو قسمت از نوشته های الیساندرو مانسوتی(Monsutti, Alessandro) را در مورد همکاریهای اقتصادی، انتقال پول و روابط فامیلی در بین هزاره ها  را خدمت دوستان ارائه کردم و در این قسمت بیشتر روی سیستم عمومی حواله تمرکز داریم.

شکل عمومی سیستم حواله

تاحالا مطالعه کردیم که شبکه های مشخص که توسط هزاره ها برای انتقال پول میان افغانستان و ایران از طریق پاکستان ایجاد شده است. و بعلاوه این سیستم زمینه ارتباط میان دو محل دور افتاده از طریق تجارت و مهاجرت را نیز فراهم می سازد. دراین میان مردم و کالا در دو انتهای این سیستم قرار گرفته که در حالیکه حواله دار نقطه وصل مردم و تجار  را تشکل می دهد. سیستم حواله همچنان یک عامل است که دو مکان را توسط تجارت باهم متصل میسازد بدون اینکه کدام مهاجرتی دراین زمینه صورت گفته باشد، که در این صورت کالا و ارز به تنهایی این سیکل یا دایره را تکمیل می سازد.

جریان میان مردم، ارز و کالا در این دوره طولانی جنگ داخلی گاهی دچار سکتگی و شکستگی شده بخصوص در زمان محاصری اقتصادی که توسط طالبان بر تمام مناطق هزاره جات تحمیل شد، طولانی ترین شکل این سکتگی از تابستان 1997 تا خزان 1998 دوام کرد که همه سیستم های ارتباطی میان ایران، پاکستان و افغانستان گسسته شده بود. و این جریان با کمی تغییر بعد از سقوط بامیان دوباره شکل اولی خود راگرفت.

اقتصاد خانگی و شرکای تجارتی

در جامعه هزاره جات، اقتصاد خانگی و همکاریهای تجارتی عموما بر اساس تعاملات و داد و ستدهای داخلی برقرار است. ممکن است که مشارکت های احتماعی و اقتصادی شکل دیگری داشته باشد. احساس می شود که آنجا دو نوع گرایش در اقتصاد و استراتژی های فامیلی میان هزاره وجود دارد:

 

1-     شکل ائتلافی یا ترکیبی: تعدادی گروب های فامیلی فعالیت های شان را بطور مشترک پیش می برند. برادرها و بعضی زمان اشخاصی از فامیل پدری مثل پسر کاکاها. زمین ها زراعتی بطور مشترک استفاده شده، استراتژی های مهاجرتی در سطح فامیلی برنامه ریزی شده و دیگر اعضای فامیل نیز اکثرا بطور مشترک فعالیت دارند. که فعالیت های اشخاص مثل کریم و لطیف، سجاد-سخی و جلال از این گونه است.

2-     شکل گوناگون یا مختلط: شرکای تجاری معمولا از میان فامیلی سلاله مادری (ماما خیل) انتخاب شده بدون اینکه از میان سلاله پدری انتخاب کنند، آنها ممکن است همسایه باشند یا نباشند. مثل فعالیت های رمضان علی با پسر مامایش محمد تقی. این سیستم نظر به سیستم ائتلافی کمتر رقابتی می باشد، به این اساس بشکل طولانی دوام می آورد.

به این طریق اگر برادر ها باهم زندگی می کنند، آنها ترجیح می دهند که به شکل دیگر از سرمایه شان استفاده کنند.  برادر بزرگتر مسئولیت زمین، خانه و امورات فامیل را به عهده داشته، دیگری مسئولیت دکان و فعالیت های تجاری را پیش می برد. سومی ممکن که به شکل یک کارگر ساده در ایران، امارات متحده عربی، کویت، عربستان سعودی و دیگر کشورهای همسایه مصروف باشد. پذیرفتن چنین استراتژی به آنها اجازه داده که ریسک شان در هر زمینه (کشاورزی، تجارت، کارگری و مهاجرت) کمتر باشد. مثال عمده آن محسن است که برادر بزرگترش مسئولیت فامیل و زمین زراعتی پدری را در هزاره جات به عهده دارد. و عبدالله جان که مسئولیت کارگری و مهاجرت را در ایران پذیرفته است. آنها فعالیت ها و راه درآمدشان را به روش های مختلف تظمین می نمایند.

واحدهای خانگی عموما متشکل از مرد خانواده، همسر، پسر و دختر و دیگر کودکان، برادر و خواهر که هنوز ازدواج نکرده است. گاهی ممکن است زمین های فامیلی و خانه در زمان حیات پدر بین پسران تقسیم شود و یا ممکن است خیلی مدتی زیادی بعد از فوت پدر ادامه پیدا کند، تا زمانی که کدام مشکلی جدی در میان شان ایجاد نشود.

قرار دادهای مختلف مالی در میان هزاره ها وحود دارد. یکی ممکن است یک قالین خودش را بفروشد. و طرف معامله در این جا فایده خود را در نظر گرفته و جنس را می خرد.

یک سیستم قرارداد که در بین هزاره ها زیاد مروج است بنام مضاربت به افغانی و مضاربه به ایرانی یاد می شود. این قرار داد زیادتر در میان دوستان نزدیک عملی می شود. فایده که از این نوع معامله حاصل می شود معمولا بطور مساویانه بین دو طرف تقسیمات می گردد. این معامله نه تنها یک راهی برای سرمایه گذاری ارز است، بلکه یک راه فرعی برای عبور از قدغنهای اسلامی روی معامله با پول نقد که بنام قرض الحسنه است و بعلاوه یک راهی دیگری برای گسترش و تقویت استحکامات اجتماعی نیز می باشد.

درشرایط امنیت نا مناسب، جنگ و مهاجرت های دوامدار، اکثر هزاره ها تمایل دارند که همکاریهای تجارتی خود را از اقتصاد خانگی تفکیک سازند. اتحادیه های سیاسی و شامل شدن در یک موقعیت سیاسی، در سطح فامیلی سطح احتماعی افراد را به طور سمبولیک بالا می برد. باو جودیکه انشعابات فامیلی فایده های اجتماعی و اقتصادی را نیز به همراه دارد. با انکه ترکیبات و اشتراکات فامیلی و تجارت در هز زمانی ممکن است، بخصوص در میان افراد معروف و شناخته شده، اکثر معلومات من از مناطق جنوب هزاره جات طوری است که آنها تمایل دارند که دارایی و ملکیت های مختلفی را در سطح فامیلی به نمایش بگذارند. یک گروپ از برادرها ممکن در زیر سقف یک خانه بطور مشترک زندگی کنند و تجربه های همدیگر را شریک کنند، اما استحکامات اجتماعی و استراتژی های اقتصادی آنها متشکل از فعالیت های مختلف و پراکنده در جاهای مختلف می باشد.

مهاجرت، انقال ارز و تقویه ساختار اجتماعی

روی چند دلیل، لازم است که بدانیم چطور هزاره های مهاجر و بطور عموم افغانهای مهاجر بستگی ها و ارتباطات را برای همکاریهای تجارتی ایجاد می کنند و یا چطور پس اندازهای شان را به فامیلشان در داخل کشور انتقال میدهند: آنها تاثیرات عمده ای را در محیط که از آن جا مهاجرت خود راآغاز می کنند، دارند. آنها زمینه ای را فراهم می سازند که در آن مهاجرت و استراتژی های گروپی فامیلی براحتی بتوانند ادامه پیدا کنند. و بطورکلی آنها معلومات های مهمی را در مورد ایجاد فرصتهای شغلی، تجارتی و مهاجرتی فراهم ساخته و جریان آینده مهاجرتی را نیز تعین می سازند.

ازیازدهم سپتامبر 2001، سیستم حواله بعضی گروپهای داخلی و خارجی انحراف زیادی یافته و حالا از آن به مقصدهای غیرقانونی و حتی تروریستی استفاده می شود. این روزها سیستم حواله در انحصار گروهای ترویستی غیر هزاره ها قرار گرفته که شبکه های زیرزمینی گسترده را در میان کشورهای افغانستان، پاکستان، کشورهای شبه جزیره عربستان و حتی شمال افریقا و ایران را نیز در بر می گیرد.

یک استراتژی مهمی برای میلیونها افغان در تلاش برای بقا و دوام خود است. مقداری پولی که از طریق کشورهای عربی، پاکستان، ایران و یا کشورهای غربی به افغانستان سرازیر می شود خیلی بیشتر از کمک های انساندوستانه کشورهابه افغانستان است. سیستم حواله در کنار اهمیت های اقتصادی خود، در ابعاد مختلف جامعه تاثیرات بیشتری از خود بجا میگذارد، و علی رغم نبود امنیت عمومی، جامعه را استوار نگهداشته است.

صرافی نیز جای خاصی خود را در میان جریان مهاجرت، اسنادها، اجناس و پول بازی می کند که همه باهم اجتماع هزاره ها را روی پا استوار نگهمیدارد. سیستم حواله در مجموع یک حقیقت اجتماعی بوده که خود را درمیان چندین شکل از نهادهای جامعه: مذهب، قانون، سیاست، اقتصاد، خانواده و غیره در جریان می اندازد. صرافی نه تنها ضرورتهای مادی را برطرف می سازد بلکه به تکرار روابط و همبستگی های جامعه را افزایش می دهد.  ارتباط میان جریان اموال اقتصادی و مادی و روابط اجتماعی دو جانبه می باشد. همانطوریکه یک دوست هدیه را می سازد از جانب دیگر هدیه، دوستی را پایدار می سازد.  سیستم حواله یک مجموعه ای از ارتباط میان انسجام و رقابت است، و بخوبی واضح می سازد که چطور جامعه هزاره هاعلی رغم جنگ و مهاجرت و آواره گی کاملا از هم نپاشیده و انسجام، ارتباط و نظم فامیلی خود را همچنان حفظ کرده است.

در میان هزاره ها و بطور عموم در بعضی قسمت های افغانستان و حتی خاور میانه ارتباط میان خانوارهای نزدیک توسط رقابت ها، همچشمی ها تعین می شود. در چنین زمینه های فرهنگی، فامیل های نزدیک، دور و حتی دوستی های جدیدی که بر اساس ازدواج ایجاد می شود، ترجیح داده می شوند که به حیث شریک تجاری انتخاب گردد و یا معاملات ارزی مثل حواله را در بین شان اجرا نمایند. تعدادی از ارتباطات طولانی دیگری نیز مثل دوستی جای خاصی خود را در میان گروپ های دگیر افغانی و یا افرادی از جامعه میزبان(راهنما، تیم ترانسپورتی، قاچاق برها، دلال ها و جعل کننده ها، محافظین مرزی و غیره) بازی می کنند.

در طول این دوره طولانی جنگ، هزاره توانستند منابع فرهنگی جدیدی را بوجود بیاورند، آنها توانستند اساس یک مهاجرت بسیار موثر و شبکه تجارتی گسترده را بنیاد گذارند، که آنها را از نظر اقتصادی و سیاسی در افغانستان حمایت می کنند.

ممکن که مهاجرت بصورت عموم تعین کننده و طولانی مدت نباشد. خیلی بجاست که توضیح دهیم  که این یک رشته جابجایهای چندین طرفه است. حتی پیش از برگشت گروهی از مهاجرین بعد از سقوط طالبان در زمستان 2001 2002 و بهار 2002، تعدادی زیادی از افغان های مهاجر به حداقل یکبار کشورشان برگشتند، و اکثریت فامیلهای که در افغانستان زندگی می کنند، یک یا دو نفر شان بیرون از کشور بسر می برند. که این پدیده تنها در بین هزاره ها محدود نبوده بلکه این یک پدیده عمومی در تمام افغانستان در طول این دوره می باشد.

در مقابل یک وضعیت بسیار شکننده ناامنی و اقتصادی، هزاره ها و در مجموع مهاجرین و پناهنده گان افغان، توانایی های خود را در تمام زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی به نمایش گذاشتند. آنها بخوبی قادرند که یک اجتماع نو، اقتصاد نو و سیاست جدیدی را بنیاد نهند در صورتی که کشورهای همسایه در این زمینه مزاحمتی ایجاد نکنند. مهاجرت های که به سمت ها و کشورهای مختلف صورت گرفته است هزاره ها را قادر ساخته است که زندگی شان را بیشتر از پیش تواناتر ساخته و رویش زندگی شان را تغییر بدهند. اگر به طرز زندگی هزاره ها در 30 سال قبل و زمان حال نظر اندازیم، تفاوت فاحشی را در این میان خواهیم دید. که بدون شک مهاجرت اساسی ترین نقش را در این زمینه بازی کرده است. مهاجرت ها آنها را قادر ساخته است که نقش شان را در سطح سیاسی، فرهنگی و افتصادی در افغانستان نشان دهند.

قسمت آخر