جاغوری از دریچه دور بین و ...
بنام خدا

وقتي وارد خاك افغانستان شوي اولين نشانه اي آن اين است كه همه چيز خاكي و خاك آلود ديده مي شود بچه هاي معصوم گويي تازه از زير خروار ها خاك بيرون آورده شده است بعد از ساعتي تو نيز مثل آنها مي شوي سوراخ هاي بيني ات ازگرد و غباركور مي شود و ميان موهايت هزاران ذره معلق درهوا جا خوش مي كند و وقتي دندانهايت را روي هم گذاري وجود ريك هاي كوچك را در زير دندانت احساس مي كني و صدها منظره دلخراش را مشاهده مي نمايي و همين مسايل باعث مي شود تا مزه زيبا و قشنگ در وطنت را نتواني خوب احساس نمايي.

بهرحال از هرات ساعت دوي شب به مقصد غزني حركت مي نماييم بعداز تحمل سختيهاي مسافرت آن هم در كشورما و بعد از ديدن صدها موتر و تانكر سوخته و صدها پل و پلچگ تخريب شده توسط طالبان در شهر باستاني غزني از موتر پياده مي شوم ساعت سه بعداز ظهر است و آثار ماه مبارك رمضان درچهره مردم پيدا است لبها خشكيده اند ميخواهم در مسافرخانه رفته هم گلوي تركنم وهم نماز بخوانم اولي تحقق نيافت موترجاغوري را سوار مي شوم شهر غزني از سالهاي گذشته كمي تغيير يافته و بازسازي هاي اندك مشاهده مي شود از دشت وحشت و خطر مي گذريم وقتي ازكوتل لومان خود را بالامي كشيم و چشممان به جاغوري مي افتد احساس راحت و خودماني بيشتر به ما دست مي دهد زيرا با سنگ و چوب اين ديار آشناييم صدها خاطره به طور خود كار در ذهن مرور مي شود.در بازار غجور كه ميرسيم اذان مغرب از بلند گوي مدرسه به گوش مي رسد مردم در بازار چندان ديده نمي شود چون براي رسيدن به افطار زود تر بازار را ترك نموده اند.
عيد سعيد فطر فرامي رسد بعضي از سنت هاي كه در جامعه بوجود آمده است در اين ايام بيشتر خود را نشان ميدهد «گيرگ زني» كه از دير باز در ميان جامعه وجود داشته است امروزه به صورت مدرن تر اجرا مي شود از سرتاسر جاغوري كه علاقه به تفنگ و تفنگ بازي دارند در بازار غجور جمع شده اند و سه الي چهار روز به اين بازي و سرگرمي مشغول اند از هرگوشه اي بازار و از هر بلندي و ساختمان صداي دلخراش تفنگ به گوش مي رسد و عدهي هم به بازي فوتبال و غيره مشغول اند اما بايد توجه داشت كه بعضي از بازيهاي كه ماهيت ضد اخلاقي و ضد انساني دارد كم كم توسط برخي افراد تهداب گذاري مي شود از جمله اين بازي زشت و نا پسند كه نه ريشه در جامعه ما دارد و نه با فضايل انساني و اسلامي سازگار است «سگ جنگي» است اين بازي نيست بلكه به نمايش گذاشتن قساوت انساني است كه دو حيوان زبان بسته را به جان هم انداخته عده اي در اطراف شان جمع شده به كف زني و خوشگذراني بپردازند بر آگاهان و مسولان جامعه است كه نگذارند چنين سرگرميهاي در فرهنگ و بستر جامعه شكل بيگرد مي توان بازيهايي كه هم خاستگاه بومي دارد و هم با فضايل اخلاقي جامعه سازگار است را ترويچ نمود تير اندازي تفنگ و كمان و يا تفريحات سالم و سرگرميهاي ديگري را ترويج نمود.
بعداز تعطيلات عيد در دبير خانه همايش «دين وزندگي» و پيش نشست همايش «ملي غزني شناسي» ميروم از مقالات چندان خبري نيست يكي دوتاي هم كه آمده چندان چنگي به دل نمي زند نه از نظر محتوا قابل توجه است و نه شكل و ساختار يك مقاله را دارد معلوم مي شود هنوز فرهنگ و دانش نوشتن در ميان فرهنگيان و محصلين جا باز نكرده و قلم بدستان با فرايند طبيعي يك همايش آشنا نمي باشند زيرا جانيفتاده است كه مقالات بايد چند روز قبل از روز ارايه، در دبير خانه همايش برسد تا ارزيابي و زمان بندي صورت بگيرد.همين امر سبب شده است تا در برنامه همايش و پيش نشست مشكلاتي بوجود آيد، از طرفي هنوز مقالات در دبير خانه نيامده و از طرفي همه متوقع اند كه در روز همايش مقالات خود را بخوانند از طرفي سوم اگر مقالاتي كه از قم آمده ارايه شود مشكلاتي ديگري را در پي خواهد داشت اينجا است كه مديريت نمودن آن مشكل مينمايد هم مردم مي آيند كه چيزي دست گير شان شود و از يك سمينار علمي هم همين انتظار مي رود و هم عده از ليسه ها و نهاد ها و مدارسي كه مشاركت نموده اند ودر دقيقه نود مقاله ارايه كرده اند متوقع اند كه حتما نماينده شان را در پشت جايگاه ببينند و مقاله بخوانند زمان هم ظرفيت شان محدود است نه برخي مقالات چيزي براي گفتن دارد و نه وقت مناسب براي مقالاتي كه سخني با مخاطبين دارد داده شده است و نه سستيم صوتي مناسب تا آنچه كه گفته مي شود قابل درك و فهم است به نظر مي رسد مخاطبين از چنين وضعيتي ناراحت اند ولي از روي ناچاري و رو درواسي نشسته اند
اين ها برخي از نقيصه هاي همايش بود اما نبايد تصور نمود كه تلاش برادران دست اندر كار هيچ دست آوردي نداشت زيرا اصل اين كار و ارج نهادن و ترويج و تبليغ فرهنگ تحقيق و پژوهش و نوشتن در ميان محصلين ونهادينه نمودن اين باور از دست آورد اوليه اين اقدامات است ثمره ديگر آن آشنايي دانش آموخته گان خارج از كشور با محصلين منطقه و تبادل افكار با يگديگر و نيز تجمع علما و دانشجويان از سراسر جاغوري كه خود زمينه همبستگي بيشتر اجتماعي را در پي دارد از آثار ديگري اين همايش ها است كه اميد مي رود هرچه بيشتر زمينه چنين مراسمي از سوي نهاد هاي علمي و فرهنگي بوجود آيد. البته بايد دانست كه كشورهاي مدرن براي رسيدن به وضعيت مطلوب راهي درازي را طي نموده اند و ما نيز ناگزير از تمرين نمودن و طي نمودن مسير طولاني براي رسيدن به آن هستيم و بايد در هر برنامه به ديده نقد و ارزيابي به آن نگاه نمود جنبه هاي مثبت آن را ناديده نبايد گرفت و از نقايص آن نيز نبايد غافل شد به هر حال با تلاش و كوشش عده از دوستاني كه متصدي برگزاري اين همايش بود بازار سنگ ماشه در 16/ 6 شاهد گردهمايي بزركي از علماء انديمشندان محصلان و معلمان و فرهيختگان و نخبگان مردم شريف و علم دوست جاغوري بود.

از سوي ستاد مردمي مردم عزيز الميتو دعوت نامه اي ميان مردم توضيع شد كه همگان را در حضور سمينار دين و زندگي در منطقه مذكور دعوت كرده بود و در 17/6/ 1390 اين سمنيار با حضور گرم و با شكوه علما ازسراسر منطقه از منطقه بابه و ناوه و ... با ميزباني مردم منطقه در مسجد جامع نو تاسيس و مشاركت محصلين و معلمين داير شد مقالاتي نسبتا خوبي از سوي برادران و خواهران خوانده شد و از اينكه در داخل امكانات نيست و نمي شد برنامه ها را زود تر خدمت شما بزرگواران قرار دهم معذرت مي خواهم اميد كه اين چند سطر رضايت خاطر شما را فراهم كرده باشد.


البته عكس هاي زيادي از مناطق مختلف جاغوري زيبا گرفته ام كه به مرور زمان در اختيار تان خواهم گذاشت اميد كه باديدن آن خاطره هاي تان دوباره در ذهن و روان تان جاري شود.
بسم ا لله الرحمن الرحیم