نگاهی گذرا بر این نوع همایش و سمینار ها در جاغوری
در گذارش قبلی عرض کردم که روز جهار شنبه گذشته دو تا سیمنار در یک روز در جاغوری بر گذار شد یکی قبل از ظهر سمینار دين و زندگي (دين و دينداري ، در عصر جديد) كه ظاهرا سالهاي گذشته نيز شاهد برگزاري آن در ولسوالي جاغوري كه توسط عده از طلاب جاغوري مقيم حوزه علميه قم بوده ایم دومی بعد از ظهر در مسجد جامع حضرت رسول اكرم (ص) سنگماشه بنام غزنی شناسی برگذار گردید .
در جلسه قبل از ظهر اغلبا علما ، بزرگان منطقه ، اساتيد مكاتب ، متعلمين و همچنان جوانان و نوجوانان اعم از مرد و زن ، همچنان در جريان جلسه محترم ظفر شريف ولسوال جاغوري دگروال اسدالله خان قوماندان امنيه و جمع از عضاي پرسونل شان حضور بهم رسانيدند
موضوعات كه در جلسه امروز در مورد دين و زندگي - (دين و دينداري ) و مقالات که در این مورد خوانده شد بسيار مختلف بود مانند، دين و تغيرات اجتماعي ، دين و رسانه ها ، دين و زندگي و عوامل كه در اجتماع نقش دارد ، دين و حقوق بشر، دين و تساوي حقوق مرد و زن . اينها موضوعات بود كه در متون مقالات تعداد از علما محترم و طلاب حوزه علميه قم ديده می شد.
همچنان بعد از ظهر همان روز سمنار دیگر در مسجد حضرت رسول اكرم (ص) داير گرديد كه موضوع آن در رابطه به غزني شناسي بود.؟!!!
در مراسم قبل از ظهر و بعد ازظهر تعداد زياد مقاله قرائت گرديد. هر مقاله خوان به تعداد بيش از 30 صفحه مقاله آماده ساخته بودند . بنا به كمي وقت چكيده هاي مقاله خود را به شكل روخواني برای حضار قرائت می کردند. در مراسم امروز براي هر مقاله خوان ده دقيقه در نظر گرفته شده بود اما مقاله خوانان به 20 الي 25 دقيقه به خواندن مقاله شان ادامه مي دادند . مراسم بسيار طولاني اين همايش زره ای حال که مردم داشتند آن را نیز گرفت . مراسم از ساعت 9 صبح آن روز شروع گرديده و تا ساعت 6 بعد از ظهر همات روز ادامه داشت .
اما نگاهی گذرا بر این نوع همایش و سمینار ها در جاغوری
۱- در این سالهای اخیر این نوع سیمنار را آنهم بعد از تشزیف فرمای دوستان از قم مد شده است و گاه گاهی شاهد بر گزاری آن هستیم . معمولا این نوع سیمنار در دنیا به منظور خاص بر گزار می گردد . حال منظور دوستان هرچه باشد با توجه به وضعیت که من دیدم دست رسی به آن کمی دشوار خواهند بود اگر نگویم غیر ممکین است . مگر اینکه منظور غیر متعارف برای آن در نظر بگیرم که خود کاری درشان و منزلت آقایان نخواهند بود .
۲ - حال که فرض بگیریم این نوع سیمنار ها لازم باشد حتما دو سیمنار در یک روز لازم نیست دوستان سعی کند نظیر این برنامه ها را با برنامه منظم ومتنوع تر ارائه بدهند . در ضمن اوقات مردم را نیز در نظر بگیرند چندین ساعت مردم را نگهداشتن از کمیت کار شان می کاهد مردم خسته می کند .
۳ - متحوای مقالات ضمن اینکه خوب بود اما بسیار با الفاظ و لغات های که برای مردم قابل فهم باشد وجود نداشت . گو اینکه در بکار بردن نظیر این الفاظ با هم رقابت داشتند . اگر دوستان محتوای این مقالات برای مردم در نظر گرفته بود خوب بود آن محتوا ساده و کاربردی تر در اختیار مردم قرار می گرفت . ولی اگر برای عرض اندام و . . . برای خود شان بود بازم این کار لازم بود . جون مردم از آن جای که چیزی از صحبت های دوستان به خوردش نرفت ودست گیرش نشد از فضل واظهار علم شان نیز سر در نیاورد. در عوض جلسه طبیعتا کسل کننده و ومردم خسته بنظر می رسید .
۴ - جمع کردن مردم عادی از کوچه بازار تحت عنوان سیمنار و طرح کردن مسایل که حتی برای بسیار شرکت کننده ها نامفهوم و ما متناجس است فکر می کنید چه ضروت می تواند داشته باشد ؟!!!
بجای این نوع سمینار ها دوستان در فکر کار های عملی کار بردی باشد که از دست دوستان بر می اید و برای مردم منطقه خدمت به حساب خواهند امد :
الف : دوستان وقتی در منطقه تشریف می اورند سعی کنند با برنامه از قبل تعین شده آنهم کاربردی وعملی روی دست داشته باشند . تا در منطقه تشریف دارند مشکلات منطقه را در نظر بگیرند بیشتر وقت خود را روی مشکلات منطقه و راه حل های آن متمرکز کند . بیبینید ه چه کاری از دست شان بر می می ایند و در جه حوزه می تواند گره از مشکلات مردم بگشایند .
ب : در پایان ضمن اعلام امادی همکاری برای رفع آن مشکل ، برای سال آینده امادگی جدی تر گرفته در قالب گروه های مشخص در طول سال ، این فعالیت شان را داشته باشند نه در قالب دو سیمنار کلیشه ای در یک روز . که خود شان متوجه نشدند چه کردند .
ج : آنچه که ما فکر می کنم از دست دوستان ما بر می اید کمک به نظام آموزشی جاغوری است جاغوری درست است از لحاظ اموزشی فی الجمله رشد کرده است ولی بیاد داشته باشیم که کیفیت اموزش در منطقه نا امید کننده است . این مطلب در قبول شدگان در رشته عالی به خوبی می تواند مشاهده کرد . معلمان مکاتب با سبک روش تدریس آشنا نیستند که بماند بلکه امادگی علمی لازم را برای تدریس نیز ندارد . گیله هم نیست . ما شرایط بسیار بدی را پشت سر گزرانده ا یم . چندین سال جنک همه جیز را از ما گرفت . وقتی ان رسیده دوستان در رشته تخصص خود شان فکری بحال مردم و معارف جاغوری بکند .
۵ - دوستان تا فرصت دارند در جاغوری هستند بجای سیمنار کذای جلسات با مسولین ذیربط و معارف جاغوری داشته باشد . تا ضمن در جریان قرار گرفتن مشکلات آنها زمینیه همکاری لازم را فراهم نمایند . کار های که از دست شان بر می آید برای مسولین باز گو کنند . و در پایان در یک اجلاس عمومی حتما این مسایل را به اطلاع عموم مردم برساند تا مردم در جریان امر قرار گرفته زمینه این کار بیش از پیش مساعد تر گردد .
۶ - دین دینداری درعصر جدید موضوعات است بسیار زیبا . جون عصر جدید مصایب و مشکلات خاص خود را دارد و متاسفانه هر چند بعد از مدتی خبر های راست دروغ ثمره عصر جدید و تکنولوژی روز را ، می شنویم . تلویزون ماهواره موبابل اری موبایل و ... عجب خوره شده بجان مردم افتاده است. متاسفانه جوامع فقیر فقط از جنبه های منفی تلکنولوژی عصر جدید بهره می گیرند . این ها زنک خطر است برای شما دوستان عزیز که دین و دینداری را در عصر جدید می خواهید سرور سامان بدهید .
۷ - دیگران به طور شبانه روزی در خانه های مردم از طریق همات ابزار الات عصر جدید نفوذ کرده و فعالیت می کند و شما در قالب دو سیمنار در یک روز می خواهید مشکل دین دینداری در عصر جدید را حل کنید . و انگهی بگذارید کلمات و واژه ها نظیر سیمنار به همان سنگینی خود محفوظ بماند. کاری این واژه ها بیچاره را بین برو بچه های محل نکشانید . حال یک شخص در یک زمان پیدا شد یک کاری نسجیده ای کرد دلیل نمی شود شما آن را ادامه بدهید تکرار کنید . شما طرح نو در دراندازید . و ابتکار جدید روی دست بگیرید . وگر نه عر ...
در پایان ضمن خوش آمد گوی به عزیزان به سرزمین ابای شان جاغوری زیبا ، ارزوی سلامتی وموفقیت آن عزیزان را در موارد مطرح شده داریم امید که تا زمان که در جاغوری تشریف دارند به شما دوستان خوش بگزرند که حتما اشنالله خوش خواهند گذشت .
مقاله هاي زياد در اين مراسم به خوانيش گرفته شد اما يكي از مقاله ها توجه بنده را به خود جلب كرده بود متاسفانه در موقع ضبط متوجه نشدم که مقاله از چه شخص بود به هرصورت این شما این مقاله :
غزنی؛ پایتخت تمدن اسلامی یا شهری در کام جنگ؟
همه می دانند که قرار است غزنی در 2013 میلادی به عنوان مرکز تمدن اسلامی معرفی شود و شايد نياز به توضیح در اين مورد نباشد چون شايد تا حالا صدها مطلب در اين مورد خوانده باشيد و اين را هم همه می دانند که غزنی از نا امن ترین ولایت های کشور است.
نا امن بودن غزني را دولت ، نهادهای امنیتی و ما نیز می دانیم. اما چه می شود کرد؟ این روز ها دولتی ها هم دست شان جای دیگر گیر است.
آقای کرزی جنجال های پارلمان را حل کند ؟ یا در پی صلح با برادران برادرکُش باشد؟ يا برای برگزاری جرگه آمادگی بگیرد یا برای شرکت در کنفرانس بن دوم؟ كه قرار است در ماه دسمبر برگذار گردد . جنجال های انتقال مسئولیت امنیتی و کارهای خورد و ریزه ی دیگر باشد سر جای خودشان.
از حق نگذریم، بیچاره مصروفیتش خیلی زیاد است؛ یک سر و هزار سودا! کي می تواند به این همه رسیدگی کند؟ اداره کردن یک کشوری که در ردیف نا امن ترین و فاسد ترین کشور های جهان است، کار سختی است. غزنی که یک ولایت است و بر علاوه والی دارد، فرمانده امنیتی دارد و ...
این روزها اگر خبری از غزنی بشنویم، فقط حرف و حدیث از کشتن است و انتحار و انفجار. مردم نیز با این چیزها عادی شده اند. گوش های شان نیز به صدای این ها عادت کرده اند. دیگر شاید صدای مهیب انفجاری در دل شب خواب را از چشمان کودکان شهر نمی رباید.
طالبان مسلح- خصوصا از طرف شب- آزادنه در حاشیه های شهر می گردند، بدون این که کسی حتي بخواهد مزاحم شان شود، در خارج از شهر که اصلا از دولت و پولیس و نیروهای امنیتی خبری نیست، چندین ولسوالی غزنی هم که از اداره ی دولت خارج است، شاید هیج روزی را بدون درگیری و برخورد نیروهای امنیتی با مخالفان نداشته باشد و ...
همه ی این ها دست به دست هم داده اند تا از این پایتخت تمدن اسلام در 2013، پایتخت نیروهای ضد دولتی در سال2011 را بسازد.
تغییری که در سیمای شهر می بینیم، این است که در هر ده قدم یک پولیس آماده ی نبرد ایستاده است. پای مصالح کلان ملی در میان است؛ مصلحتی که به قول شریعتی همواره برگرده ی حقیقت نواخته می شود و حقیقت ها را کتمان می کند. در افغانستان حقیقت متروک است، پس نباید پشت کشته شدن این و آن و مردم بی گناه بود و یا این که چرا فلان شهر نا امن است.
مردم افغانستان به دادنِ از این قبیل قربانی ها عادت کرده اند. سیاست بازی های سیاست مداران خردمند مان اگر از مردم قربانی نگیرند پس از کي بگیرند؟ !!! مردم چه دل شان بخواهند و چه نخواهند، رییس جمهور شان دنبال خواسته های خود است و در پی رسیدن به روءیایی که برایش ترسیم کرده است. دولت تصمیم دارد هر طور شده با مخالفانش صلح کند، فرقی نمی کند این صلح به چه قیمتی بدست می آید؛ با سربریدن ها، قتل های وحشیانه، دزدی و غارت ویا هرچیز دیگر. فقط باید صلح کرد!
پس در این شرایط نمی شود از بازسازی شهر، احیانا آثار تاریخی و آمادگی برای سال 2013 و حرف های از این قبیل گفت. باید به چیز های کلانتر از این ها فکر کرد. در شرایط فعلی لازم نیست کارهای ناکرده ی دولت را به رخش بکشیم و بگوییم که در غزنی کاری نکرده است و یا بگوییم چندتا سرک در غزنی نیمه کاره مانده است، یا ساختمان چند مکتب چندین سال است که بدون سقف و بی در و پیکر مانده اند! و ده ها مورد دیگر.
این جا گرچند گوش کسی بدهکار این حرف ها نیست، اما نباید نادیده گرفت. با وضعیتی که اکنون در غزنی جریان دارد، نمی شود حدث زد که در سال 2013 چه کسی از مهمانان خارجی در پایتخت تمدن اسلامی پذیرایی خواهد کرد؟ طالبان یا دولت ؟
تا گزارش بعد التماس دعا
مومن زاده مركز جاغوري .