فرهنگ شفاهی مردم هزاره

(جستاری در فرهنگ عامۀ هزاره‌های افغانستان)

 حفیظ الله شریعتی (سحر)

جلد اول

ناشر: مؤسسه نشراتي كاتب

چاپ اول: 1390

 محمدعارف احمدي

فرهنگ شفاهی مردم هزاره نخستین پژوهش در حوزه مطالعات مردم شناسی و فرهنگ شفاهی هزاره هاست که به تازگی از چاب بر آمده است. این کتاب را حفیظ الله شریعتی شاعر، روزنامه نگار و درس خوانده ادبیات فارسی و زبان شناسی پس از بررسی، تحقیق و توصیف در سه صد صفحه گردآورده و به چاب سپرده است. این کتاب جلد اول از سه جلد کتاب است که نخستین جلد آن از چاب در آمده و جلد دوم و سوم آن آمادۀ چاب اند. برای آشنایی بیشتر با این کتاب بخشی از مقدمۀ آن را مرور می کنیم:

 فرهنگ و ادبیات شفاهی هزاره‌ها بخشی مهی از بازتاب سختی‌ها، مرارت‌ها و واقعیت‌های عینی تاریخی است که بر آنان گذر کرده است. از افسانه‌ها تا ضرب‌المثل‌ها و ترانه‌ها و دوبیتی‌های این مردم نمودی عریان و بر جسته از خواست‌ها، آرمان‌ها، آرزوها و سرانجام شکست‌ها و پیروزی آنان است که در دل خود چگونگی زندگی آن‌ها و واکنش آن‌ها را در برابر پدیده‌ها رویدادهایی تاریخی نشان می‌دهد. این ساده‌های حکمت‌آمیز در حقیقت واگویی چگونگی روابط اجتماعی، برخورد‌های سیاسی، آداب، رسوم مردمی‌است که همرا با رویدادهای تلخ و شیرین، خوشایند و ناخوشانید در خاطره‌های مردمی‌نقش بسته و از نسلی به نسلی دیگر رسیده است تا گوشه‌ای یا گوشه‌هایی از تاریخ مردمی‌را به صورت ناخودآگاه در لباس افسانه، آداب و رسوم دوبیتی و ترانه هویدا سازد و آیندگان را دست مایۀ باشد برای بازشناسی درست گذشته‌های تاریخی و اجتماعی این مردم. ترانه‌ها، دوبیتی‌ها، افسانه‌ها و پند پیران این مردم چنان چشمۀ زلال و پر عاطفه است که حافظه و خاطره افراد ـ باسواد و بی‌سواد را از خود کرده و زمزمه‌های بزرگان فرهنگی این مردم شده است. زیرا این گنجینۀ شفاهی زبان مردم عادی و عامی‌است که پیام تاریخی هزاران ساله‌ای این مردم را بر دوش دارد که در آن سختی‌ها و مرارت‌ها فقر و قناعت، بلایا وخشونت طبیعی، تلاش برای پیروزی بر طبیعت قاهر، ستم ملی، مبارزه برای ماندن، مقاومت، پایداری برای خوب زیستن، تجاوز داخلی و خارجی و دفاع از کیان مردم و وطن، خیانت قومی و دوستی‌های داخلی و دشمنی‌های خارجی، امانت و وارستگی، عشق و دلباختگی و سرانجام نبرد پاکی و پلشتی به‌صورت ساده و نغز بازگو شده است. به دیگر سخن فرهنگ شفاهی مردم هزاره بازتاب‌ روحیه‌ها‌، خلق‌ها‌ و آرزوهای‌ آنان است که ریشه‌ در اعماق‌ جامعه‌ هزاره دارد. مسایلی‌ كه‌ در فرهنگ‌ رسمی‌ به‌ راحتی قابل‌ شناسایی‌ نیستند و تنها با بررسی‌ و واكاوی‌ فرهنگ‌ عامه‌، می‌توان‌ به‌ آن‌ها پی‌ برد.

بر آگاهان پوشیده نیست که بی‌توجهی جدی نسبت به تاریخ و فرهنگ و به‌ویژه فرهنگ شفاهی هزاره‌ها در طول تاریخ این مردم شده است. یکی از عوامل جدی این بی‌توجهی ستم دردناک ملی است که حاکمان فرهنگ‌ستیز و مردم‌گریز گذشته و اکنون بر آن پای فشرده‌اند، زیرا فراخ‌اندیشی و بزرگ‌نگری اینان را از محدودۀ فرهنگ قومی و نژادی فراتر راه نباشد. دلیل دیگر این کم‌توجهی پایین بودن سطح سواد در هزارستان است که در چنین فضایی جوانه‌های فرهنگ مردمی و شفاهی جایی برای رشد، نمو، بازبینی پرورش و پالایش نمی‌یابد. در نتیجۀ آن به خشکیدگی و مرگ زودهنگام دچار می‌گردد.

در این مدت اگر چند همرا با تحولاتی پی‌در‌پی و زودگذر در افغانستان که چند دهه از عمر مفید نسل‌های مردمی‌آین دیار را در خود پیچاند و فرو برد، اما مهاجرت فراگیر مردم ما، به کشورهای همسایه و دوردست این فرصت را فراهم کرد که دوباره به گذشته شان به اندیشند و باآشنایی با پژوهشگران آنان دست به تنظیم و ضبط و نشر فرهنگ شفاهی یا عامیانه بزنند و در این میان کار پژهشگر مردمی و مورخ گرامی جناب آقای یزدانی که «فرهنگ عامیانه طوایف هزاره» و «سیری در هزاره‌جات» نوشته انجنیر علیداد لعلی در خور تأمل و تقدیر اند. در این میان نوشته‌ها و پژوهش‌های استاد جواد خاوری در کتاب‌های دوبیتی‌های هزاره، امثال و حکم هزاره، قصه‌های هزاره‌های افغانستان، پشت کوه قاف، و ترانه‌های غرجستان از دکتر شعور در خور ستایش است.

 خوانندگان عزیز می‌دانند که امروزه سخن گفتن از لزوم گردآوری فرهنگ عامه و پیشگیری از تباه شدن و از میان رفتن این شاخۀ بزرگ درخت تناور فرهنگ و هنر مردم هزاره، نه یک کار اشرافی و مدگرایانه است و نه تنها نگاه قوم گرایانه بلکه یک ضروت ملی، قومی و مردمی‌است تا بتوان از زیباترین گنجینۀ مردمی‌نگهداری و در حفظ، ثبت و ضبط آن کوشید. زیرا در افغانستان و هزارستان امروز دستگاه‌های متعدد، مركز مردم‌شناسی، وزارت فرهنگ اطلاعات و هنر، دستگاه رادیو تلوزیون مردمی ملی در این مورد نداریم. لذا نیاز است تا گروهی از جوانان پرشور به دور افتاده‌ترين نقاط هزارستان بروند و دست بدست هم داده برای پاسداشت این خزینه‌ای مردمی‌ بر‌خیزند و یا فرهنگیان مردمی در گوشه‌ای در حد امكان و مقدورات خود گامی در این راه برمی‌دارند تا جماعتی در این میدان به تلاش و تكاپو وا داشته شود. که البته در این آواخر آهنگ این فعالیت نیز خوش‌بختانه روی در افزونی دارد و آیندۀ بهتری را نوید می‌دهد.

آنچه نگارنده گردآوری، تحلیل و بررسی کرده است مخلوق کوچکی است که پر است از کاستی‌ها و اشتباه‌های آشکار و پنهان که امید است در آینده کامل‌تر شود. بر این کاستی‌ها بر من ببخشایید.
 محمد عارف احمدی