قرقه (یک) و (دو)

یادآوری
چندی پیش در پی انفجار و انتحار هزاره تاون کویته، شعر آزارگی«قرقه» سروده شد و از شبکه اجتماعی فیس بوک نشر گردید. اینک که شعر قرقه(2) در پی شاهکار تربوز فروش شیردل هزاره قلمی گردیده، لازم بود برای یادآوری ام که شده شعر «قرقه یک» را با تصحیح بازنشر نموده و در ادامه قرقه(2) را خدمت دوستان گلم تقدیم کنم! امید که مورد توجه تان قرار گرفته و سپاس اندکی باشد از تربوز فروش قهرمان و سنگ پنج کیلوی ای اش!؟ که با شجاعت هزاره تاون را از یک فاجعه حتمی دیگر نجات بخشید. زنده باد این قهرمان گمنام!!؟

قرقه! (یک)

چی روزگاره تلخه، بلده قومای از موو
شبای سخت و خونین بلده دلای از موو
روزای تنگ و تاریک، ده گلی های باریک
کشله مونن برار موو، جنازه های از موو
ترس و هراس از موو، کشتار و انتحاره
خون و جان موو، تیت موشه ده دیوارایی از موو
دوشموو فشار خو میره، تا مو فراری شَنیم
خاو و خیال باطل، فکر کارایی ازموو
ده انتحار دوشموو، شهید موشن برارموو
آباد موشه ار روزه، قبرستانایی از موو
بازار دیروز موو، امروز خندقی شد!
یک تُن مواد، پاشید، جنازه های ازموو
کار دشمون موو داییم، کشتار و انفجاره
هر روز و شب میلرزه، محله های ازموو
از ریزه تا کلون موو، «قرقه » دوشمو جور شدن
تکه موشه تنای موو، ده جاده های ازموو
شیعه بودون از موو، بهانه ای دوشمونه
موشای سکه خوارند، فکر مالای ازموو
خانه و جایداد موو، بلای جان موو شودند
دشموو طمع نموده، ده خانه های از موو
دوشمو پلیس از موو، پلیس دوشمون از موو
نقشه هردو یکی یه، بلده جلایی ازموو
ارچه مو فرار کنی، دوشمو امیدوار موشه
فشار خوو کلو مونن، آخر، کارایی ازموو
چاره کارایی ازموو، وحدت و اتفاقه
یکجی بودون از موو، بلده دیاری ازموو
شهید شدون ازموو رسوایی دوشمونه
پروا ندره برارمه، ای دوست و یاری ازموو 
اگه موو ایستاد بشیم کنار همدیگه خوو
دوشمون موو نومید موشه، سخته جلایی ازموو

مصطفی خرّمی
11 / 4 / 1392

قرقه (2)

تقدیم به تربوز فروش شیر دل؛ قهرمان گمنام مردم صبور، مقاوم و قهرمان هزاره تاون و دیگر نگهبانان فداکار ما در شهر ترور، انتحار، انفجار و وحشت (کویته)که با هوشیاری تمام، مردم ستمدیده ای خویش را از یک فاجعه حتمی نجات بخشیدند.

دیروز شَرب شُروب کد، بیخی دلای از موو
خندید و موسخندی کد، بیخی لبای ازموو
خدا خودشی کمک کد، خطر از سر مو گذشت
یک قتل عام دیگه، از دان در موو گذشت
ارکس با خدا بَشَه، خدا کمک گارشی یه
ده وقت ظلم ناکس، خودشی مددگار شی یه
فرق شکافته مولا، یار و مددگار موو شد
عزای موو دَبَل نشد، خودشی نگهدار موو شد
تربوز فروش شیر موو، قاصد مرگه پی کد
قد وزونه پنج کیلوی، پاس کله شی هی کد
ایی قهرمان آزره عفریت جهله چی کد
مردم حاضر آنجا، بله جسد شی قی کد!
ایچ کس باور نموکد قومای مو شاکار کنه
مزدور انتحار ره، این گونه شکار کنه
قومای گلی از موو، چیمای موو ار واز بَشَه
دوشمون موو ذلیل موشه، دلای موو گر ساز بَشَه
همدل بودون از موو، پیش شرطی پیروزیه
یکجی بودون ازموو، خودشی سرافرازیه
خدا را شکر این بار دیگه موو «قرقه» نَشدیم
قاتل خود شی «قرقه» شد، دیگه موو تیکه نَشدیم!

مصطفی خرّمی- کویته
5 / 5 / 1392
شب نوزدهم رمضان المبارک1434